... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

!!!

 اینکه رادیکالیسم اسلامی ویروسی جهش یافته در غرب وحشی است برای من همواره  قابل تامل بوده است!!

اما اغلب تقصیر را در جبهه خودی ها می جستم که چرا باید چنین زمینه هایی را در خود نهفته داشته باشتد. جدیدن که سخنان خانم نامزد انتخابات شان را شنیدم اوضاع فرق کرده است. اگر برای بشریت وجدان اخلاقی قایل باشیم این اظهارات،  پرده از وقیحانه ترین سیاست تاریخ بر می دارد. دقیقن مثل این می ماند که شما برای حذف رقیب تفنگ به دست دیوانه ی درون خانه ی همسایه تان بدهید.

استاد می گفت بزرگترین جنایات تاریخ از قبل خشونت دینی صورت گرفته، اما من می گویم دین هماره عمده ترین مستمسک بزرگترین جنایات تاریخ بشری بوده است.

معنی ترکیب « از خدا بی خبر» را حالا خوب می فهمم. اصل ماجرا همین است، شک نداشته باش؛ خدا که نباشد همه چیز مجاز می شود!




نظرات 1 + ارسال نظر
آسیه سادات سه‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 17:34

دقیقا!
همیشه سیاست بازهای عالم دنبال احمقها و دیوانه ها میگردند و ظاهرا در سیاهی لشکر دینداران از این قماش زیاد شده است!
خدا که نباشد تا عالم را جور دیگر معنا کند، بعید میدانم زور احساس اخلاقی به ماده بی در و پیکر این جهان وحشت انگیز و خواسته های بی حد و اندازه بشر برسد!

بهار امسال چند شب متوالی با بربچه های فلسفه خوابگاه شب نشینی در هوای آزاد داشتیم با بحث آزاد. یک شب از اون شبها من پرسشی رو مطرح کردم که اولش فک می کردم پاسخش از قبل برایم مشخص است ولی اینطور نبود. انها پاسخی دادند که انتظارش را نداشتم. از بچه ها پرسیدم اگر قیامتی و معادی نباشد بازم اخلاقی خواهند بود؟ اگر قیامتی نباشد بازم مشقت اخلاقی بودن را تحمل خواهند کرد؟ برخلاف انتظارم پاسخ همه کانتی بود ولی ظاهرن نه از سر تقلید و تشبه طلبی به کانت و احیانا ادای روشنفکرانه در آوردن. انها واقعن سوال مبدء و معاد را کلن کنار گذاشته یا به حال تعلیق در اورده بودند. اما من فک می کنم تعلیق این دو مساله نمی تواند شناختی باشد بلکه احساسی است. تجربه ی من می گوید فراهم بودن فضای لذتی که کوتاهتر از حجم وجودی انها نباشد و بتواند آنها را مشغول خود سازد در این تعلیق سازی موثر است. همان چیزی که در ادبیات دینی شاید بشود به ان گفت غفلت. اما امان از وقتی که همه لذت ها را چشیده باشی و هیچکدام نتوانسته باشند منقادت بسازند حالا یا طی فرایند تجربه یا براساس نوعی صغری کبری چینی پیشینی، من فک نمی کنم در این صورت بشود به اسانی سراغ تعلیق رفت و به انچه هست رضایت داد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد