سلولهای تحول قد می کشند
و قطره های زیبای تنهائیت را حرام می سازند
تمام همت وسواس را هم که خرج کنی بی فایده است
باز جاده ای بی انشعاب
من فرزند امکانهایم !
یکی به من بگوید چگونه به این اقتضای بی رحم یک دندنده بله بگویم
باورکن !
این روزها٬ گاه سجده و سجده گاهم را گم کرده ام
دستانم سمت دست او می جویند
قصه قصه تفرعن و تخدیر است
که یا مدفون نیل می سازدت
یا شیرین عقلی آسمان پرداز
اینجا دیگر فلسفه تاریخ را راه نمی دهند
دل به جمله ها و جزوه ها نبند
برو ...
وقتی ضرورت در تقدیرت می ریزند
برمناطق حاصل خیزش امکان بکار ...
با دقیقه هایت آبش بده
اگر علیت نفس می کشد
فصل درو خواهد رسید
امیدداشته باش
مطلوب اگر مطلوب است
همیشه باطالب است
امروز٬ درهوا٬ فردا ٬ در حال
خدای من !
بازهم کمک ..
سلام بانو!
تکثیر درد دارد..تکثیر تحول لابد مردافکن است.
این جاده های پرانشعاب، همین هایند که لحظه های عمرمان را می بلعند!
نکته ی مهم قضیه: شیرین عقل ات می سازد..یا شیرین عقل ها به این چیزها فکر می کنند؟؟
سلام رفیق
چه عجب ازاین ورا !؟
موافقم
سلام
سلام
سلام نمیدونم جه جوری باید برم خط بعد شاید برای این امکان تعریف داشته باشیم ولی دانش به کار کرفتنشو بلد نباشیم_
سلام
اینم یه حرفیه
بهش فکرنکرده بودم زهراجان
سلام
خدارحمت کند نیما یوشیج رو شاید وقتی داشت بنای شعرنو رو می گذاشت تصور نمی کردیه روزی یه کسی بیاد تو این غالب ،شعری فلسفی بسراید و بفلسفد که خلق الله گیج شوند..چند بار خواندمش تا بفهمم چی می خوای بگی
سلام
یعنی نوشته من شعر نو بود ؟!
نگفتید اخرش مقصود گوینده رو کشف کردید یا گوینده رو دفن کردید ؟
همچین گوینده پرتکلفی رو بنظرم دفن کنیم سنگین تر باشه !!
مادر شعر نوی ایران ! سلام!
آموزه های حلقه ی وین در ساده نویسی را بیایید زنده کنیم!
حالا مادر یا خواهر یا خواهر زاده شعر نوی ایران
خانوده شعر ایران رو چه به حلقه وین جونم !!!!!
ببخشید سلام