صبح زود:
نیمه هوشیار از رفیق شفیق عازم برگشت شنیدم:
شب شراب نیارزد به بامداد خمار
حالا در حصار سیم و سیستم و مساله و فرضیه اعتراف میکنم:
شب شراب بیارزد به بامداد خمار
این «سنخیت» هم که چه کارها می کند با ما مدام پیچیدگان در فرقت!!!
راستی! سنخیت ریشه در واقعیت دارد یا حاکی از سوبجکتیویته کشش است؟
موافقم: شب شراب بیارزد به بامداد خمار...
سلاااااااااام
هاااااااااا ای که گفتین ینی چه ؟؟؟!!!!!!
باز که از این پست هایی گذاشتین که من از خودم و هوشم و آی کیوم نا امید بشم دکتر جوونم
من برم معتاد بشم مقصر شمایین هاا
سلام بر زیتون عزیز. از این ورااااااا؟؟؟
حالا که مقصر پیدا کردی وقتو تلف نکن حتما برو معتاد شو، من حاضرم تنبیه بشم.
من که یه اپسیلون نفهمیدم میخوای چی بگی.
اصلا تو و زیتون مثل اینکه نذر کردید موقعی نظر بدین که سر در نمیارین. بابا این همه پست اینتلجبل (قابل فهم) نوشتم چرا در اون باره نظر نمیدین.
همونا رو هم نمیفهمیدیم. این یکی دیگه خیلی فشار نفهمیش زیاد بود و ما هم صدامون در اومد. ما را عفو کن که هنوز درخواست صحبت زیر دیپلم ازتون داریم ای بانوی خوابگاه فاطمیه.
سلام.
اگه فردوسی خدا بیامرز بودش کلی ازت دلخور می شد.بابا فارسی رو پاس بدار.
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
سابجکتیو،اینتلجبل و... چی چی میگی؟؟؟؟؟
سلام سرکار پاسداشت .. چشم ... امروز از اس هایت بی نهایت مسرور گشتیم همه.
بععععععععععله...بخندین...ما کلن تو کار ادخال السروریم..
خواهر شما به عنوان موضوع در پست بعدی که ان شاء الله می نویسید بیاید و معنی این پست رُ بنویسید! گناه داریم انقد فسفر سوزوندیم تو هیاهوی پایان نومچه نویسی بخدااااااا
بعدم بامداد خمار یه رمان معرفی هم هست که ما مستفیضکی گشتیم ازش
این موقع شب و حرف از اصالت ادراکات ذهنی!!! خدا رُ خوش نمیاد
آفرین بر حوری ... خوشحالم که شما اعتراض نداری. اون رمانم اگه داری دفعه بعدی زحمتشو بکش باخودت بیار ماهم مستفیضک بشیم.
به چشم :)
چشمت بی بلا:)