... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

بازسرخوردی ازدست دلم   

بی پر شدم   

و باز بهانه ات  

دستانمو بالابرد  

من که غیرتو کسی رو ندارم ... 

دارم !؟

 

همینطوری

  • این روزا پاک درچرخه تسلسل غرقم  ...  هرهشت صبح , کلید رو که می چرخانم پشت سرش بی اختیار میگم : افوض امری الی الله ... تامگه دستی از غیب, همون غیبی که با وام ابطال تسلسل, باورش کردم منو ازدست این تسلسل عینی نجاتم بده ...
  • فلسفه بچه های روانشناسی به من تحمیل شد .. یکی گفت بابا فلسفه به چه درد روانشناس میخوره !.. فکرکنم درست ترش اینه که سه واحد فلسفه  چه دردی رو ازاین روانشناسای آینده حل میکنه ؟!

دارم فکرمیکنم میشه کم گفت/ خوند اما خوب گفت /خوند؟!

  • مرزمو یه جایی تو محدوده های یه احساس ناخواسته گم کردم دارم دنبالش میگردم
  • نمی دونم چطورولی امروز سرازیک روضه زنانه درآوردم، مبهوت یه گوشه ای نشستم بیشترازهروقتی درخودم ریخته شدم خانم مداح عالی میخوند همونجورکه دوست دارم ..آروم و باسوز...سوزصدای مداح با ساز تجزیه ترکیبهای ذهنی ام درگیربودند اما احساس سبکی خاصی میکردم .. راستی که اگه گریه نمی بود آدمها هنگ میکردند حسابی !!
  • گفتم پایه ام ...ولی هنوزپای حرکتم یه جایی بین شیارهای علی معلولی گیرکرده...

تعجب نداره جان من  وقتی چرخه اسباب و مسببی درست وسط یه چندراهی  پیادت کنه، بیچاره صغری کبراهات سرگیجه میگیرن دیگه ...  

  • ...قانع کردم ولی خودم قانع نبودم و نشدم ... جل الخالق شنیده بودم فاقدشی معطی نمیشه ها!!

خو کن به قایقت که به ساحل نمی رسی !!