... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

 من طغیان کرده ام  ...

 سرازیر شده ام به سرزمین  سکوت

تا معادلات غلط تورا بشویم

چشمانم را می بندم

و فقط به خلا می اندیشم

نقطه مصونیت

از تو , از ماژیک همیشه به رنگ سیاهت

این تابلوی بی ریخت آزارم می دهد

راستی که ندیدن هم گاهی چه زیباست

من طغیان کرده ام ...

سرازیر شده ام به سرزمین  سکوت

تا فرصتی برای بودن بیابم  

سهمم را از تقدیر نمی فروشم

سرنوشت را می بافم بی نقش و نقشه های بی قاعده ات

موسیقی اعتراض گوش خراش است جانم !

ولی  برای او که گوشی دارد برای شنیدن

...

عمری است در شهر دلم با تیشه ی عقل سنگ - خدا  می تراشم ....
عمری است دلم نشسته است
آهای پیامبران خدا !
جرعه ای توحید خریدارم
بیرون برید این سنگ سنگین خود بینی را تا خدا درآید...
دیو چو بیرون رود فرشته دراید

خلا ورزش دردی همچنان بی درمان ....

بعد شش هفت ساعت اتراق کتابخونه ای و غواصی در دریای غزالی و البته سرکشیدن خاک و گرد نمی دونم چندین وقته از اثار این خدا بیامرز و تحریک حساسیت خاک گونه ای ام ,  امشب مثل ادمای تشنه  زدم به فاز بدمینتون

نفر اول المپیاد ورزشی سال قبل که داره خودشو برای مسابقات امسال اماده میکنه از دوستی برام چیزی کم نگذاشت و حسابی همراهی کرد / بی انصاف تا تونست سرویس هاشو کوتاه بلند کرد و نفس گرفت ازما به مراتب بیشتر از غزالی

ما که در قانوگرایی مذهب حداقلی داریم و بیشتر اوقات از اعجاز حق وتوها برخورداریم اولای بازی  به قانون خودمون بازی کردیم و حسابی بدمینتون و بومی سازی نمودیم  طوری که کف و هورای دوستان تمامی نداشت اما ملاحضه برنده ی ما هم حدی داشت محدود و خیلی زود تصمیم گرفت مارا به قاعده دراورد//   این چنین بود که شدیم اسباب  خنده دوستان ...

 ولی خودمونیم خوبی ما اینه که همه جوره استعداد داریم استعداد شکستن قانون و بستن قانون ...

 برای امشب بد نبود  ولی فرداش و نمی دونم میشه از جا برخاست یانه / باید یه فکری به حال زیر ساخت های ورزش بانوان کرد والا باید میان ورزش و مصدومیت یکی رو انتخاب کرد ....

...

تورا نمی فهمم ...

چیستی ها,  چرا ئی ها و چگونگی هایت بیگانه اند ..

تقصیرمن نیست ؛ منطق ارسطو اجتماع ضدین را مردود می داند

باورکن ...

مقیاس بود و نبود

 چرائی بودن

چگونگی رفتن

 چیستی نوش

 رسم عیش

 تابوها

 سوز گریه

 نمک  خنده

حتی درد و دوای من و توهم دو خط موازیند

حقیقت دنیا ی من تفسیر خنده ی توست  

و حقیقت دنیای تو تفسیر بهت سنگین من !!

بیا به هم قول دهیم هیچگاه خود را برای یکدیگر روایت نکنیم

بیا به هم قول دهیم هیچگاه همدیگر را نخوانیم

بیا به هم قول دهیم هیچگاه همدیگر را نقد نکینم

اصلا بیا گفتگوی تمدنها را باورنکنیم ...

همزبانی بی زبانی که میگن همینه جانم !!

میلاد حضرت معصومه (س) برهمه مخصوصا برمعصومه های عالم مبارک .