... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

فرصت

  • ساعت حرکتم داشت حسابی زیرپای جمعیت، له می شد، گفت: چه ایستاده ای، یک دقیقه هم برای تو یک دقیقه است.بی توجه به وقت حرکت، همه دقیقه های له شده ام درمقابلم صف کشیدند، دقیقه هایی که درغیاب قاعده هایی که باید باشندامانیستند، مدام آب می شوند و اثری ازآنها نمی ماند.
  • طلا و فهمیه، این ترم به سلامتی درس خارج فقه واصول شرکت می کنند. یادم هست ازوقتی من درشانزده سالگی فلسفه را شروع کردم آنها منتظرخارج فقه و اصول خواهران بودند.وای خدای من!! شاگرد نبود که بود(این فراموش شدگانی که من می شناسم بیش ازآقایون خارج خوان نباشند والله مغزهایی هستند واسه خودشون)،استاد به قدرکافی نبود که بود، فضا و مکان نبود که بود، شورای مدیریت حوزه علمیه نبود که بود، پس چی نبود که الان هست!؟ ... باید پذیرفت حوزه قدرظرفیت های زنانه رابسیارکمترازدانشگاه دانسته است.
  • گفتیم بیشترازچندواحد محدود، منطق جدید نخوانده ایم، خندید و گفت: منطق مثل نمازاست؛ وقتی همیشه بااون باشی اثرش را می بینی!! احساس می کنم این جمله به ظاهر ساده آسیب شناسی زندگانی همه ماست به نوعی.

درخرمن صد زاهد عاقل زند آتش

این داغ که ما بردل دیوانه نهادیم

عیادت ان لاین!!

صله رحم ان لاین، آموزش ان لاین، فرزندی و مادری - پدری ان لاین و حالا عیادت ان لاین، به کجا می رویم ما دراین فضای بیکرانه مجاز، خدامی داند و بس. همین روزها،جایی درباره دانلود اجسام و پرینترهایی با قابلیت پرینت سه بعدی خواندم، ازشما چه پنهان ازبس تعجب آوربود برایم هنوزهم قویا فکرمیکنم من اشتباه خواندم و قضیه چیزدیگری بوده است. بگذریم هرچه بیشتربا فضای مجازخو می گیرم بیشتر بهشت وجهنم برایم ملموس می شوند...

---------------

پ.ن: دوروزی است در بیمارستان پاستورهمنشین رنج زنانه شده ام، آشنایانی که درسراسردنیا پخشند طبیعی است که نباشند تا وقت ملاقات های یک مریض را ،شلوغ بسازند اما ممکن است ازسراسردنیا عیادت ان لاین نمایند، احوالش را بپرسند، ببینندش و برایش آرزوی سلامتی نمایند، سیستم سیم کشی ام دراین دو شبانه روز پرستارها رو کلافه کرده است. مادربزرگ بانمکی  که مدام نمکی ترین کلمات قصارراتقدیم می کند، لابلای پرستاری ازبیمارش، نگران می شود برایم که مبادا کچل شوم ازاین همه مطالعه مستمر، طفلی نمی داند که این سیستم های سیار،همشم درس نیستند و می توانند فیلم و شجر و سراج هم داشته باشند آنقدرکه ازسختی همراهی مریض بکاهند،راستش بعمد هم نخواستم اندک شفاف سازی دراین زمینه براش داشته باشم آخه هوس نوه بودن کرده ام حسابی!!

پ.ن: امشب قول یک جایزه عالی رو بهم دادند.

پ.ن: سعی می کنم بخوابم ولی این ناله های کم سو و پرسوزگاه وبیگاه، همش بساط سوژه های  اگزستانسیالیستی رو مدام درمقابل ذهنم پهن می کنند....بودن، رنج، مرگ، زندگی ....

حاصل دورزندگی صحبت آشنا بود

  • انگارتنها عرفا نیستند که مذهبشان در اوراق نمی گنجد، مادرها هم کتاب و جزوه هاشان را موشک می سازند و برباد می دهند!
  • مدتها بود این همه دریک جای زمین خدا بند نشده بودم، جبر نرم، به چشم نمی آید اما ده هابرابرکشنده ترازجبرسخت است، قانون علیت با پنبه سر می برد!!

-----------

به درخواست امیرحسین که امشب برای اولین باردرعمرش وبلاکم را خواند، برای مدتی، شایدم برای همیشه شدم خاله لیلا.

دوساعت بازهرا

دلم برا یه ذره معرفت تنگ شده، درکانون معرفتم ولی تاریکم، خسته ام، تشنه ام.دلم براسلامتی تنگ شده براجهالتم،برامحبت الکی ام به اهل بیت.

منم دلم هوس کرده شبان موسی بشم و موهای خدارو شانه زنم، باورکن

خندیدم ولی عجب معرفتی داشته چوپانه، من هنوز نتونستم ازخودم عبورکنم.

خودت چیستی؟

یه ناکجاپیدا، طلسم پرش به سمت او، باوربیجا

عجب چیزی هستی تو!؟ جون میدی واسه شکستن

میتونی بشکن،من که هربار شکستم با هفت تاسردیگه رو به رو شدم.

اون من وصله زنت رو هم بشکن

گفتم که یه ناکجا پیدام، همونی که نیست ولی هست، یه باوربیجا

ازکدومش بیشتررنج میبری؛ نیستی ات یا هستی ات یا میخوای مرده شور ترکیبشونو ببره؟

همونی که ماهیت سایه یا بهتره بگم سراب رو داره، فکرمیکنم نیست ولی هست

یا واضحترحرف بزن یا حضرت فیل رو صدا بزنم دستیارم بشه.

همونی که ماهیت خدارو داره همونی که باید باورش کرد نه احساسش

باید هارو بزارکنار الان چه باوری نسبت به خودت داری،ازخودت جواب بده نه ازتو کتابها

بی باور، ملحد ملحدم

نسبت به خودت منظورم بود

مسحورقدرتم،دانایی میخام و توانایی، میخام خالق بشم

نه بابا پیاده شو، باهم قدم بزنیم

گذشته ازشوخیش اگه خالقت کردم میخوای چی بیافرینی ؟

انسان

........

زدی تو خال

باچه مختصاتی میخوای آدم بیافرینی ؟

دانایی رو واسه اینجای کارمیخام دیگه

ببین به نظرم، ازفردا کتابهارو ول کن و بین آدمها بگرد ببین مشی و مرام کدومشون رو طبعت می پذیره، مساله هاتو سخت و پیچیده نکن، ببین آدمها کی و تحت چه شرایطی عمیقا تحسینت رو برمی انگیزنداین کار تورو نسبت به انسان دانات می سازه.

اکی ... ممنون، شب خوبی بود، خوبه که هستی، بایه اس میشه پیدات کرد، بازم تشکر. راستی همه این دوساعت، قرآن گوش میکردم، به قلبم آرامش داد.

خواستم بگم عجب ملحدقرآن دوستی هستی تو که شارژم ته کشید.