... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

همیشه یک خداحافظی سخت، انجام را میخکوب آغازش می سازد.

سمن بویان غبارغم چو بنشینند بنشانند

پری رویان قرارازدل چو بستیزند بستانند

----------------

جان، هرچقدرهم تن نشین باشد این روزها مجالی است برای رستاخیزش.