امروز یکی از روزای آخر ساله
کتابخانه تهی از جنس زنانه است
انگار
آن خط کش قدیمی هنوزم کارمیکنه
جای شکرش باقیه
آخه امثال ما که یه جورایی سرگزم ساختن آمیزه ای از آموزه های سنتی و مدرنیم و ازحوزه خصوصی پرتمون کردند تو حوزه عمومی
به جای رفت و روب خانه در کتابخانه مشغول رفت و روب افکارمونیم
کتابخانه هم
هر چه خلوت تر فکر نوازتر
من هم در گیر و دار رفت و روب بقیه ماندم خانه....تا کتابخانه دلنوازتر باشد برای شما....
بابا چوب کاری نفرمایید حسناجان
شما که معتکف همیشگی کتابخانه هستی
حافظ جوابم داده است:
دفتر دانش ما جمله بشویید به می...که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود.
اتفاقا شاعر به منم یه مشورت تو این مایه ها داده بود
بشوی اوراق اگر همدرس مایی
که درس عشق در دفتر نماند
ولی کو گوش شنوا
متاسفانه من همچنان دل بست این اوراقم
چرا شو البته نمی دانم
شاید چون بجای عرفان در وادی فلسفه من مجذوب سالکم نه سالک مجذوب .