بعد یک امتداد پراکنده
امشب یک دغدعه جدی به من وحی شد که می گفت کمی تنهایی بخر
سبد خالی حوصله مو برداشتم و دست بکار شدم بالاخره دریک کنج این حریم دراندشت اتاقک فکری پیداکردم پرازصدای سکوت و سرشار از تنفس تنهایی
وای که چقدر قشنگ است این کنجِ بودن یا بودن کنج گونه !
مخصوصا با آهنگ بی کلامی که احساس میکنم دل وجیگر خون آلود نوازنده اش الآنه که با دل و جیگر قاطی من درهم بیامیزه .
هنوز درابتدای این امتزاجم که شبحی از ترس برآمده از طبیعتم ٬ منو به یکی از موقعیتهای مرزی اگزستنسم می بره ولی جان هیاهو زده ام با بی توجهی تمام ٬این اخلاق زنانه رو فراری میده
سکوت
وسکوت
و بازهم سکوت
انگار کم کم داری شروع میشی
خودتو دراین سکوت می پراکنی
حالا توهستی ٬ یک پلکان سکوت و یک « تو » ٬تویی که به روایت من میشود « او » همان حضرت دوست ٬انیس خلوت ها و جلوت ها ی پریشون بنده تبارهایی چون تو که آشفتگی جوهره ذاتیشونه ؛
مرا نه سر نه سامون آفریدند پریشونم پریشون آفریدند
نگاهی به پشت سرت می اندازی
انگار سهم تو ازاین دیوار سراسرکوری و بی خبری ماد ه ٬یک تابلو تپش بوده وبس
من سراسر تپش بوده ام
برای چه برای که ؟
خودت بهتر میدانی
ولی خوب یادم هست که فرمودی :«قضی ربک الاتعبدواالاایاه »
برداشت ابن عربی ازاین آیه امیدوارم میکنه به این باور :
به شوق روی دوست دلم پرهای و هوست
چه دراین پرده زد مطرب که دل شد بی قرار
ای باور ناب تمام ناخالصیهایم !
من خلاصه یک عمر تپش برای تو هستم
حالا دیگر سرراهت مینشینم تا « فملاقیه » درمن بدمد
پس به حرمت جاذبه ات قسم :
لب لعل ای نگار دریغ ازما مدار که مهمان توام امشب به یک ساغز شراب
سلام خسته نباشید میخواستم بدونم که شما تمایلی به تبادل لینک با سایت طلوع فردا دارین اگر تمایل داشتین ما میونیم یا لینک شما رو داخل سا?ت قرار بدیم یا این که یک تبلیغ رایگان بهتون بدیم منتظر خبر شما هستیم
یک عالمه نوشتم
حذف شد حرصم در اومد.
کد صیحیح نبود حذف شد
جناب معنوی
واقعا عذر میخوام و متاسفم ازاین بابت
رفته بودم دانشکده الهیات...برو بچ تازه نفس، نمایشگاه راه انداخته بودند...یاد جوانی های خودم افتادم..یکی از خانم های ادیان ...شروع کرد توضیح دادن ادیان مختلف و ...نزدم توی ذوقش...یک عالمه از بودا گفت و از هندوئیسم...و سیک ها و...گیج شدم...یکی از درونم فریاد زد..از خدا بگو! هوا ساکت شد...
دارم با تعجب سن شما و خودمو تخمین میزنم
نکنه یک ژنی از حضرت نوح داشته باشیم
بعدشم :
ازنظر گاه است ای مغز وجود
فرق بین کافرو گبر و جحود !!
سلام
منظور از سیاهی جسارت به نوشته های شما نبود چیزی که در ذهن من هست اینه که سیاهی هم قشنگه به شرطی که اون رو زیبا نشون بدهیم همیشه غروب معنی ارامش داره ولی ماه در شب شاید معنی سوته دلان را در ذهن ها تداعی کند برای سکوت کردن نیازی به شب نیست برای سخن گفتن هم نیازی به روز نیست .خلاصه سخته نوشتن در تاریکی اونم با نور ماه .خوب اگه ما در شب و سکوت نوشنمون خوبه دیگران عادت به خواندن در جای را دارند که احساس کنند روشن است اگر یک مطلب را با چنان سبکی بنویسیم که خوانند در شب بخواند و فکر کند روزه پس در شب و با نور ماه بنویس .
به امید روزی که تعداد بازدید ان روز یک نفر باشد.
قبلا ( منظورم وقتی است که نظرتون و خوندم ) فکر میکردم منظورتون پس زمینه سیاه وب است ولی حالا دیگه دارم استنباط میکنم به محتوا نظر دارید
لذا خیلی خیلی حساس شدم بدانم رگ سیاه نوشته هام کجاست ؟
دیروز شاید در کتاب نیایش فیلسوف اقای دینانی حدیثی می خواندم که می گفت دل انسان از دیگ در حال جوشش و غلیان بیشتر می جوشد و متحول می گردد .
بیشتر نوشته هام تصویر درونمایه های وجودقاطی من است که بایدبگویم :
هرلحظه به رنگی این بت عیار درآمد
ولی هیچگاه پیش خودم حس سیاهی یا مترادفات اون بهم دست نداده
ببخشید
ببخشید
وباز هم ببخشید
یک هو احساس کردم شب شما برام روز شد ؛
منظورتون و فهمیدم
فقط یک چیز بگم که امیدوارم با مقدمه عریض و طویلم براتون روز جلوه کنه :
بعضی ها حیرت مجسم اند !
حیرت رو اگه آفتابیش کنی خلقی واله شوندو حیران
اونوقت بیا و درستش کن
اما !!
دعاکنید نویسنده خود روز شود که روز بیافریند آنوقت تعداد بازدید هاش همه میشوند .
از نظر تون بسیار بسیار ممنونم
حق یارتان باد
سلام
» آیا می خواهید بدون نیاز به دانش فنی شما نیز صاحب یک وب سایت جذاب و کاملا حرفه ای شوید؟
» امروزه یکی از مهمترین عوامل در جهت پیشرفت و توسعه تجارت شما وب سایت شماست , به طوری که داشتن وب سایت یکی از اجزای اصلی شرکت یا تجارت شما خواهد بود.
» در صورتی که تمایل دارید سایتی با امکانات فراوان داشته باشید ما میتوانیم سایت شما در مدت زمان کمتر از یک روز آماده کرده و در اختیار شما قرار دهیدم .
ادامه جزئیات را در سایت مشاهده کنید ...
سلام !
محشر بود
چه سکوت زیبایی!!
قابل شما را نداشت عزیزم
هرچند متهم به تاریک نویسی هستم
دعاکن صبح دولت دانایی ما بدمد که روشن بنویسیم تا خوانندگان ملول نشوندو ماهم شرمنده
سلام
ممنون از حضورتون توی وبلاگمه
زیبا نوشتین. جدا لذت بردم.
اولش که بحث کنج و تنهایی بود این شعر رو زمزمه میکردم که:
تنهاییم را با تو قسمت می کنم سهم کمی نیست
گسترده تر از عالم تنهایی من عالمی نیست
وقتی جلو رفتم:
فاینما تولوا فثم وجه الله
به ذهنم رسید
با افتخار لینکتون کردم
یا علی ع
از تشریف آوری شما هم دراین روز جمعه تشکر میکنم
وممنونم بابت لینک
افتخار دادید
حق یارتان
سلام
التماس دعا
محتاجیم به دعا عزیزم
ضمنا گرفتم !!!
ای کاش از این کنج های شیرین سکوت را خودمان،برای خودمان یافت می کردیم و در این شلوغ بازار زندگی خودمان را می یافتیم خود خود خودمان.
ای کاش جرأت بود
ای کاش ای کاش!!!!!!
گرامی !
شدنی است کافی است بخواهی
همت بلنددار که مردان روزگار
ازهمت بلند به جایی رسیده اند
...:«قضی ربک الاتعبدواالاایاه »
برداشت ابن عربی ازاین آیه امیدوارم میکنه به این باور :
به شوق روی دوست دلم پرهای و هوست
چه دراین پرده زد مطرب که دل شد بی قرار ...
سلام ! متن زیبای بود از خوانش اش لذت بردم . اتفاقی با این صفحه آشنا شدم و این گونه اتفاق ها مسلما خیلی هم خوشایند است. راستی اگر امکان دارد برام بنویسید ابن عربی در کدام فص از این آیه سخن گفته و چه گفته؟ مایلم باز هم فصوص را یک تورقی کنم تنها کتابی که بیش از صد تفسیر و شرح را اندیشمندان بر آن نگاشته اند. مسلما در این برداشت ابن عربی هم صد ها سخن و برداشت وجود خواهد داشت که دانستن اش خالی از لطف نیست.
خیلی خوشحال شدم
ازاینکه یکی بالاخره پیداشد هم افق !!
فصوص !!!
باید عرض کنم برای این مقولات هنوز دهانم بوی شیرمیدهد ؛
از عرفان اونم نظریش کمکی قیصری مثلا خوندم که اصلا بدلم نچسبید ؛ یعنی استادِ استادش و پیدانکردم .
لذا نقلی هم اگه باشد از منابعِ درباب اوست شاید تاریخ فلسفه دراسلام م .م شریف بود ه باشد
مطلبی که دراین باره خوندم کمکی بوی پلورالیستی میداد ؛ به ضمیمه یک بحث درباب خلود (که از خیلی پیشا ذهنمو مشغول کرده و فرصت پیگیریش پیدانمیشه )
یه برداشتی دست یافتم که بنام ابن عربی به آسمون فرستادمش شاید خدا نام ابن عربی رو بشنوه زودتر این برا نگاه کنه .البته نمی دانم آسمانم قانون رفرنس دهی اش مثل زمینیاست یانه ؟!
خلاصه اگه شرحی دراین باب درآستین دارید یاعلی ممنون میشم کمکم کنید ( از نوشتتون معلوم میشه آشنای راه هستید )
مجبورم که امروز یادتان بیندازم آن پست مشهورتان...که در مورد اخلاق .و ...بود را یه نگاهی بیندازید...دوباره..
امروز ..شنبه ..بعد از ظهر..قرار بود که کجا تشریف ببرید..بانو؟؟
به گمانم رفته اید در خلسه ی سکوت!
دوتا شاهد عادله همین الان کنارم هستند
نخوابیدم ٬ ننوشیدم و.......
ولی خبری از حسنانشد که نشد
موبایل و هم که میدونید در خلسه سکوت رفته
شماره شما رو هم باخودش برده
حالا کجامنتظر بودید ؟؟
امروز کاملا منتظر بودم به خدا راست میگم !!
سلام
اینو اومدم که دوازده تا بشه
که نگین هوا تونو نداریم!
البته قابلی هم نداره
شمام اگه بما سر
بزنید خوشحال
میشم.
بسیار عالی بود از زحمات شما سپاسگزاریم .
سلام
بسیارجالب بود
زنده باشی
salam canim necasan?matlablarindan biraz mutaliya etim hagigatan cox gozaldi galamin cox yaxsidi istifada et sana ulu tanridan hayatda xosbaxt olmagini istayiram allah hamisa sana yar va yavar olsun amin
چوخ ساغول