... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

«ای به غم فراق تو  جان مرا شکایتی   

  بر در تو  نشسته ام    منتظر عنایتی  

گرچه بمیرم ازغمت هم نکنی نظر به من  

ورهمه خون کنی دلم  هم نکنم شکایتی » 

 

                                                    فخرالدین عراقی

نظرات 5 + ارسال نظر
امین یکشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 13:17 http://koocholoamin.blogsky.com

قشنگه

فضیلت یکشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 19:43 http://http://yaghut.blogsky.com/


بر بوی یقین درین بیابان رفتیم
وز عالم تن به عالم جان رفتیم

عمری شب و روز در تفکر بودیم
سرگشته درآمدیم و حیران رفتیم

اینم قابل شمارو نداشت٬همینجوری محض ناز نفسیو چون میدونستم خوشتون میاد نوشتم.
نوش جان

سبزه دوشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 19:20 http://yaghut.blogsky.com/

سلام
توی یه لحظه عاقل نبودم
به همین دلیل دوباره ....
رفتم ببینم امین کیه؟
بود
یکی بود
مث ما بود
آدم بود
دلتنگ بود
از خدا گله داشت
نه مث اینکه با خدابود
پس مث من نبود
آخه اون بی خدا نبود
شاید در وهم با خدا بودم
شاید که خدا واقعیت زندگیم نیست
شاید که دوباره مسیر را عکس آمده ام
وای خدا نه
باید دوباره بر گردم
دوباره ....

نرگس دوشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 23:57

بسیار عالی بود خاله جان

نرگس دوشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 23:59

رنگ صفحه رو عشقه
خوشحال شدم به دیدنتون اومدم
دعاکنید امتحانات بخوبی بگذره

دعات میکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد