درتلاطم یک تقدیر !
می خواهم موج گردم
بزرگترین جذرومد یک دل را بیافرینم
تلاطم در تلاطم اندازم
ودرگرمای عشق استحاله گردم ؛
بالا روم
بلالای بالا
مرزهای بی خبری را درنوردم
افق حقیقت را دردستانم بگیرم
ودرکنج دلم ازیقین دنیایی بسازم سراسر ایمان ؛
بی کدورت حتی یک تردید ؛
یک حیرت ؛
یک بهت
آبی شوم
صاف شوم
آرام شوم
و... درآرامش ذوب گردم
«من از آنکه گردم به مستی هلاک به آیین مستان بریدم به خاک
به آب خرابات غسلم دهید پس آنگاه بر دوش مستم نهید
به تابوتی از چوب تاکم کنید به راه خرابات خاکم کنید
مریزید بر گور من جز شرا میارید در ماتمم جز رباب»
باشه شما بمیرید قول میدیم بهترین شرابها رو برا قبرتون هدر بدیم
وبهترین رباب نوازان رو از رپ خوان گرفته تا سنتی استخدام کنیم
اینم یه زاویه نگاهه دیگه !!!
سلام خاله!
اعصابم خورده
آپ کردم
البته دوستام تو ترمیمش کمکم کردن
شما بیاین
خوشحال می شم
سلام خاله جون
عزیز خاله چرا اعصاب خوردی ؟!
یک لیوان آب و یک چند آیه قرآن کافیه که اعصابت سرجاش بیاد
پس یاعلی
راستی من آمدم
چه چیزی می تونم ببگم جز اینکه زیباست این حس و این طرب آکندگی که :در نیابد این سخن را هیچ فهم ظاهری..
که البته من کمترین هم یکی از اون ظاهربینان هستم
عالی بود واقعا لذت بردم!
آپم بیا البته اگه راه دور نیست و خسته نمیشی!!!
تو خوب کلمات را نقاشی می کنی و من سکوت می کنم سکوت که ارزشمند تر از سکوت برای تحسین تو صدایی نیست.
سلام
خیلی خوب مینویسید امید وارم به همه ی چیزایی که گفتین برسین.
به منم سر بزنید خوشحال میشم هر چند وبم به خوبیه وب شما نیست ولی خوش میگذره.
من حیرانم..چرا که خدا گل مرا با اب حیرت سرشت...من حیرانم...من صبح ها حیرت را با فلسفه می خورم...من شب ها قرص عقلانیت می خورم...و باز دوباره هنوز حیرانم..
د مشکل همینجاست عزیزم
شب نباید قرص عقلانیت خورد
این قرص مال روزاست شب باید قرص تهجد بخوری
غسل در اشک زدم کاهل طریقت گویند
پاک شو اول و پس دیده برآن (یقین ) پاک انداز