علاقه هایم را زنده بگور میکنم
احساساتم را خفه میسازم
عواطفم را ذبح می نمایم
امکانهایم را پاک میکنم
سرکشیهایم را به دارمی آویزم
اصلا ٬انسانیتم را تشییع میکنم
تنها ٬ بخاطر اقتضاء برآمده ازیک قاعده !
به من حق دهید آنارشیسم را تقدیس کنم
اما من بازهم قانونگرا خواهم ماند
زیرا :
درتابوت هم همچنان انسانم !!
بر خاک بخواب..نازنین تختی نیست آواره شدن حکایت سختی نیست
از پاکی اشک های خود فهمیدم لبخند همیشه راز خوشبختی نیست
انسان اما عقلانیتی هم دارد و همان عقلانیت است که اخلاق و قانون را معنی دار می کند
سلام
به من حق دهید تا نفهمم
تا ندانم
چرا که دانسته ها بیچاره میکنند
دیدنها میل می آفرینند
ونوشته ها لذت میپرورانند
پس به من حق دهید فریاد زنم
تا آوار اندیشه ها را آوارتر کنم
تا مغز ها را به سخره بگیرم
به من حق دهید تا فکر کنم
چشم شما عصبانی نشید من حق میدم
قول میدم !
http://fairfamilylaw.org/spip.php?article841
سلام
این هم لینک این مطلب ما اگر درایران هستی فکر نکنم بتوانی بخوانی چون فیلتر هست.
باید فیلتر شکن داشته باشی.
جوان که بودیم بچه ها توی دبیرستان..آهنگی را فریاد می کردن د از یک خواننده ی آن ور آبی...دیونه شو دیونه شو دیونه شو مثل ما...یک ریسرچ باید انجام دهم و آهنگش را برایتان پیدا کنم..
برای اینکه حسابمون یر به یر بشه پس همایون شجریان را تا ریسرچ تون کامل نشده بی خیال !!
من قلندر شبهای تنهاییم/ عندلیب باغهای شبم/ نمیدانم در چه حالتم/ کجایی ام / کیستم/ چیستم/ جهان: بیگانه با دنیای من بود
آری
نه بال پروازی- نه آوازی- نه باغی
دیوانه آن مرغی که خواندن را هوس کرد!
دیوانه آن مرغی که خواندن را هوس کرد!
بی نهایت زیبا بود
ومن باز می گویمت :
دیوانه دیوانه دیوانه شو !!