... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

سحر را باید نوشید ...

یک هفته سرکردن با دل ۵۰۰ گیگت٬ باعث می شه همه جا حرف  و جمله و پاراگراف ببینی .. یک روز تنفس هوا و زمین وعالم و ادم هم لازمه .. مخ سوزی رو بی خیال ٬یک روز بیا و فقط ببین حتی کتابخونه  کتاباو کتابخوناو کتابدارو فقط ببین .. 

 

  1. پیرمرد ژولیده کنار خیابون و میبینی که با مهربونی دعوتت میکنه به ترازوی از جنگ برگشته خودش  نمی بینی اش .. د ربرگشت ٬ بازم تعارف میزنه٬ تحت تاثیرتی وی ۴ و برنامه معرفت دلت نمیاد پیرمرد و بی روزی کنی تا روزش دیربشه ..دل ۵۰۰ گیگت و در بهت آمیخته به لبخند پدرانه پیرمرد به ترازوی هم سن و سال اون می سپری .. با کمال ناباوری ۵ کیلو گرم .. انگار گاهی وقتا ترازوها هم یادشون میره دروغ نگن حتی تو رمضون ... شایدم سن وسال بازنشستگی شون  بالارفته درنتیجه قاط میزنند .. خوب شد خودمو به نگاه ترازوی پیرمرد نسپردم وگرنه بی خیال پایان نامه میشدم حسابی .. 
  2. بازهم ببین .. شب میلاد .. افطاری با بربچه های گروه مطالعات زنان صفا میده حسابی .. بازم سعی کن ببینی٬ بجای حروف چهره ببینی .. احساس ببینی .. همون احساسی که قلمبه شده و نیازتو به خواب می بینه ..شب بیداری هاتو میفهمه و با اصرار ازت میخواد بجای کار لختی بیاسایی ٬ بی اعتنا به باز برنامه معرفت و«  من ان گاه بیاسایم که هیچگاه نیاسایم »  اون یک چشم بهم زدنت دو ساعت و در برمیگیره .. قد کشیدن تجزیه تحلیل بچه های گروه .. رشد نگاه نقادانه شون به وجدمیاردت .. انگار کاراین چند ساله داره به ثمر میرسه .. معصومه محو کشف رابطه جنسیت و اخلاق شده .. حسینی سرگرم مقایسه مادری از نگاه اسلام و فمینیسم است نمی دونم موفق خواهد شد تقدس تاریخی مادری رو در فمینیسم هم پیداکنه ...  تو و حسنا هم که نشاط زنان خانه دار مشغولتون کرده ٬‌شاید ازاین طریق این دو خانه فرار تمام عیار دینشون و به خانه داری ادا کنند .. نیت مهمه دیگه ! 
  3. بازهم ببین .. اصلا ببین و بگو .. حرم .. امام رضا .. چراغونی .. تنفس روحانی .. اصلا این فضا ریشه هرچه نهیلیست و می خشکونه باورکن ... 
  4. بازببین .. برای پیاده روی شبانه با مهدیه نوجون باید حسابی پیاده شد از فلسفه از مولوی از حافظ از مطالعات زنان ازسیاست و ... باید پیاده شد تا همچین همراهی رو سوار کرد .. حیفم میاد .. حیفم میاد //همچین فضایی که میتونه روح تو به پرواز در بیاره نوجوان مارو فکر تریپ و پرستیژ مدام تحلیل میبره ..کجایی کی یرکگارد که بیایی  و ببینی چطور مدرنیزاسیون٬ هست بودن انسانی یا انسان انضمامی تو رو داره له میکنه .. مد ٬ مصرف و لذت٬‌ زندگی انسانی ٬ فاتحه مع الاخلاص .. 
  5. بازدیدن ... کودک ۵ - ۶ ساله معصومی که کنارخیابون روی زمین خشک خدا ٬ کنار بند وبساط زن فالگیر خوابش برده .. یک خواب ناز .. میخکوبت میکنه .. برای اولین بار در عمرت یک فال براخودت بگیری بد نیست .. فالگیره روزی اش دیرشده.. لابد دیرشده که روزش تا ساعت دو نصفه شب به طول انجامیده ... مرغ عشق زن فالگیر که پر پروازش نیست فال تو میگیره .. میخوای به رسم تشکر دستی به سرش بکشی و از غصه ای که انگار هستی شو مچاله کرده دربیاری که ترس جاندارانه ات ٬  اجازه دلجویی رو ازت  میگیره ..  بغض مرغ عشق به سادگی دست از سرت برنمی داره ... انسان .. دنیا .. غربت .. غریبی  

ای مرغ چمن ازاین قفس بیرون شو *** فردوس تو را می طلبد مجنون شو  

 

فال حافظ مادوتا هم ازتموم دیدنیهای امروز دیدنی تر یا همون خوندنی تربود .. آنقدر که تاخونه ده بار خوندیم و خندیدیم .. پخش سهیل محمودی و تماشاگه راز شبکه چهار زنده ی  زنده ... 

ای صاحب فال بدان وآگاه باش .. بماند .. حافظ و فال اونهم شد تردیدی بر تردیدهایم .. انسان ٬ازادی ٬ اختیار .. فالگیری ٬ رمالی و... 

بازهم ببین .. سحر .. نسیم سحری .. ابوحمزه .. نوای بگائی .. نه ٬ سحر راباید زندگی کرد ٬سحر را باید نوشید ..!!

نظرات 1 + ارسال نظر
حسنا شنبه 6 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 00:04 http://danesh4000.blogfa.com

سلام رییس!
گوارایت باد! سحر نوشیدنت!
شاید یک عالمه هست را باید کم کم ببینی..شاید یک عالمه بود را باید نم نمک..ببویی! شاید ..نمی دانم و فقط می دانم که خدا هم معامله گر است...نه اینکه برای خودم ،طرف قایل باشم..نه! خودش با خودش لابد معامله می کند..
دینانی امشب از دعا گفت و از گریه..از این نماد گسست دلبستگی ها..از این نشانه ی نبود تعلقات..از این بود..از این هست..از این خصلت صرفا انسانی..
کم کم دارم می فهمم که عمق (( هر که بی روزی ست روزش دیر شد..)) را.. کم کم..دارم توهم فهم می کنم! با نشاط زنان خانه دار..امشب که رفتم تو فاز گریه..گمانم آخرش نسخه می پیچیم که زنان خانه دار بروند اسفار اربعه رابر سر بگیرند و اشارات با هم بخوانند و رو زهای شنبه، درس های دینانی را پس بدهند..و به جای قیمه و قورمه و کشک بادنجان و کباب و کتلت و کوکو و..نیایش فیلسوف سر سفره بگذارند..و با همسر و فرزندان عزیزشان، بر سر حی بن یقظانش مباحثه و مجادله و ..داشته باشند و یا انسان کاملش را قاب بگیرند برای بالای سفره!
لابد نسخه می پیچیم که بروند لابه لای حرف های صدرا و ابن سینا دنبال سرور و ابتهاج بگردند و مقامات عارفینش را با آقای قربانی بخوانند..لابد..نمی دانم چه طعامی بر سر سفره ی نشاط زنان خانه دار خواهیم گذاشت..ولی یادمان نرود که ..انظر الی طعامه!
این نظر را به عنوان پست می خواهم بگذارم!


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد