... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

نیم نگاهی به شادمانی

 کتاب لحظه های ناب زندگی «‌راز شادمانی واقعی را پیداکنید » از دکتر بارباراد آنجلیس  و میخوندم حیفم اومد بخشی ازاونو براتون نقل نکنم ٬ تقدیم به شما .......

 

شادمانی حاتی خاص از زندگی نیست که به ان دست یابیم بلکه مجموعه ای از لحظات ناب است . 

لحظات ناب کدامند ؟ 

تمام لحظات ناب حد اقل سه خصیصه دارند : 

هوشیاری : تنها زمانی که توجهتان کاملا بر لحظه ای معطوف باشد که درآنید می توانید تمام مواهب ٬ درسها یا لذتهایی را که ان لحظه برایتان دارد دریافت کنید . 

اتصال : مامعمولا لحظه ی ازبین رفتن حصارها را عشق مینامیم . لحظه ای که شما و چیزی دیگر درهم مستغرق می شوید . 

تسلیم : ازتلاش برای کنترل همه چیز دست بردارید . 

وقتی سعی می کنید موقعیت یا احساسی را کنترل یا در برابر ان ایستادگی کنید مکن نیست بتوانیدلحظاتی ناب داشته باشید . 

 

نشانه های کمبود لحظات ناب : 

احساس می کنید لازم است دائم به کاری مشغول باشید وقتی همیشه مشغول به کاری هستید هیچ زمانی برای تعمق در زندگی ندارید ازانجا که هیچ وقتی ندارید لحظات ناب را تجربه نمی کنید و احساس می کنید وظیفه دارید خلا درون را با مشغولیت پرکنید . 

 همیشه قضاوت میکنید : 

قضاوت یعنی خارج از یک موقعیت یا رابطه بودن و انتقاد ازچیزی که در حال وقوع است. 

نمیشود در آن واحد هم قاضی ماب بود هم لحظات ناب داشت . 

برای داشتن ادراک صحیح باید کاملا درهمان شرایط باشید وازهرلحاظ آن را حس کنید باید کاملا با همراهتان یا با محیطتتان د راتباط باشید وقتی قاضی مآب هستید از شخص یا تجربه جدا می شوید در نتیجه٬این مطلب٬ادراک را درآن موقع بخصوص ناممکن می سازد.  

 

با اجازه خانم باربارا :  

... یادگیری هوشیاری ٬‌اتصال و تسلیمش خیلی سخته مخصوصا برا کسی که اصلا تاب و قرار نداره اصلا یه دقیقه نمیتونه آروم بشینه ...  

ازهمین امروز خواستیم فرمولتون پیاده کنیم و لحظه های ناب انتظار در صف آسانسورو بعد نماز ظهر تجربه کنیم ... از قافله عقب موندیم حسابی .. انقدر مستغرق در لحظه ناب انتظار شدیم که کم مونده بود صد پله رو پای پیاده طی کنیم و دیگه فاعلی برای فهم لذت لحظه نابتون نمونه ... 

ولی خداییش کیف کردم .. عالی بود .. باید اعتراف کنم فهمیدم که برخلاف تصور خودم وخودشان و خودشون اصلا آدم شادی نیستم !!

نظرات 9 + ارسال نظر
حسین چهارشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 13:52 http://1w1p.blogsky.com

سلام
وبلاگ خوبی داری مطالبت هم جالبه
به وبلاگم سر بزن مطمئنم میتونی کمکم کنی این وبلاگ رو جهانی کنم . مطلب و یا نظرت رو بفرست به اسم و آدرس وبلاگ خودت تو وبلاگم استفاده میکنم.

ثمین جون(به سوی فردایی بهتر...) چهارشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 13:54 http://fardai-behtar.blogsky.com


سلام دوست خوبم....خسته نباشی...وبلاگ خیلی عالی داری....
ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞,ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ
ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞,ּּּּּ ּ ּ ּ ּ \____________________
ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞,ּ ּ ּ ּ ּ ּ \¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯ֹֹ\
ּ ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּּ۞۞,ּּּ ּ ּ ּ\مایل هستی تبادل لینک کنیم؟؟!! ִ \
ּ ּ ּ۞۞ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ۞ּ ּ ּּ۞۞ـּ ּ ּ ּ\__________________̲̲/_̲
ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ\¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯
ּּ ۞۞ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞ּ ּ\
ּ ـ۞۞ּ ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ ּ۞۞ ּ ּ ּ ּ ـ۞۞ּ ּ \ּ ּ ּ ۞۞
ּ ۞۞ـּ ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ ּ۞۞ ּ ּ ּ ـ۞۞ּּ ּ \ּ ּ ּ ּ۞۞
ּ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
ּ ּ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
ֹֹֹֹ¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯\¯¯¯¯¯¯¯¯
ִ ִ ִ ִ ִ ִ ִ ִ ִִִ ۞ִ۞ ִִִ

اگه خواستی منو بااسم وبلاگم وخودم بلینک و منو خبر کن تا لینکت کنم.....

امید فیکس چهارشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 14:16 http://www.store-vpn.dxd.ir

سلام عزیز ، وبت حرف نداره ، میخواستم یه چی بگم شاخ دراری

وی پی ان میدوی چیه؟ خیلی باحاله

فروش ویژه ی وی پی ان تو وب من با ارزون ترین قیمت فقط 2 تومان

24 ساعت پشتیبانی

حالا بیا تو وبم وی پی انو بشناس ، تورو خدا بیایا

-------------------------------------------------------------------

جهت تبادل لینک مارو با اسم *فروشگاه ارزونی vpn* و خبر بدید با چه اسمی
لینکتون کنم؟
فعلا

معنوی چهارشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 17:03

سلام و هزار ان درود بر شما

اول : عیدتان مبارک اگر تهران باشید ان شاالله نماز عید را با ولایت می خوانیم
که مبارک تر شود . اگر توفیق بود .
دوم: سوال حضرتعالی فکر کنم این بود که :چند وقتیه گزیده سخنان رهبر و در وبتون نمی بینم .... ؟
عرض می کنم مطلب ای کاش... مربوط به اقا بود .

سوم : از رهبری زیاد گفتن هنر و علم و اگاهی و معرفت می خواهد که من ندارم .

چهارم: اگر بعضی وقت ها هم چیزی می نویسم یا می گذارم از رهبرم اون دیگه کار اخر دلم ه که پا روی عقلم می گذارد .

و اما بعد طاعات قبول و زیارت انجای که رفتید هم قبول .

ودیگر اینکه من محتاج دعای دوستان هستم .

و در اخر سلامتی و سعادت را برایتان ارزومندم .

نیک اندیشان پنج‌شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:46 http://nikandishi.blogfa.com

با سلام

*************** اخلاق در نت آری یا خیر ؟ *******************

منت بگذارید ما و سایر دوستان را از نظرات ارزنده تان بهره مند سازید

منتظر حضور گرمتان هستیم

مدیر وبلاگ نیک اندیشان ( اتاق مشاوره سابق )

با سلام
مقوله ای مهم اما تا بحال مغفول را مورد توجه قرار دادید ...
براتون ارزوی بهترین و بیشترین گامهای موفقیت دراین راه و دارم

کمکی هم نظر دارم که در ادامه حضور مجازی تقدیم خواهم کرد .....
بازهم موفق باشید

مسیر عشق پنج‌شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:04 http://koraim.blogfa.com

سلام
شناخت انسان نسبت به خداوند سبحان دوگونه است : 1- شناخت حصولی : که مقصود از آن شناخت از را عقل , تفکر, اندیشه , استدلال و برهان است . 2- شناخت حضوری , که خود دوگونه است : 1-2- درک فطری یا خداشناسی فطری : که یک علم حضوری غیراکتسابی در نهاد انسان و بیرون از محدوده اختیار اوست . این شناخت فطری - که در قلمرو اخلاق قرار نمی گیرد - در بیشتر انسان ها تنها استعداد و مایه ای است که آدمی با تلاش خود می تواند آن را از استعداد به فعلیت و از حالت ابهام به مرحله درک حضوری آگاهانه برساند. 2-2- علم حضوری اکتسابی : که یک علم حضوری روشن و آگاهانه است و آدمی با تلاش و پس از پیمودن مراحل تکامل , این شایستگی را می یابد که خداوند آن را به او افاضه نماید. این نوع معرفت دارای مراتب گوناگون شدید و ضعیف است که آخرین مرحله آن همان هدف نهایی آفرینش و بالاترین مرتبه کمال انسانی می باشد. هر چند دریافت این معرفت حضوری , مانند گونه قبل مستقیما" در اختیار آدمی نیست , اما مقدمات دست یابی به آن از افعال اختیاری است .

راه نشانم دهید !؟

مسیر عشق یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:31 http://koraim.blogfa.com

قرآن کریم می‌فرماید: "إنّما یخشی الله من عباده العلماء؛[۱] از میان بندگان خدا تنها دانشمندان از او می ترسند".
مفهوم علم و معرفت و عالم و عارف قرآن با آن چه که در ذهن مردم است، تفاوت دارد.
در منطق اسلام، آن گروه دانشمندند که نور علم تمام وجودشان را به نور خدا و ایمان و تقوا روشن ساخته و نسبت به وظایف شان احساس مسئولیت می‌کند.
امام صادق(ع) در تفسیر آیة ذکر شده می‌فرماید:"منظور از علما کسانی هستند که اعمال آنان هماهنگ با سخنان آن‌ها باشد. کسی که گفتار و کردارش هماهنگ نباشد،‌ عالم نیست".[۲]
امام زین العابدین(ع) می‌فرماید: "فمن عرف الله خافه و حثّه الخوف علی العمل بطاعة الله؛ کسی که خدا را بشناسد از او می ترسد و همین ترس او را به عمل و اطاعت فرمان خدا وادار می‌کند". سپس می‌فرماید: "ارباب علم و معرفت کسانی هستند که خدا را به خوبی شناخته اند و برای او عمل می کنندو به او عشق می ورزند".[۳]

[۱] فاطر (35) آیة 28.
[۲] تفسیر نمونه، ج 18، ص 24.
[۳] همان.

سلام
اینطور فهمیدم که :
شناخت و معرفت + عمل صالح = قرب الهی
شناخت هم نه هر شناختی ٬‌شناختی که همراه با خشیت باشه
و این شناخت با عمل صالح و تهذیب نفس بدست میاد
پس عمل صالح و تهذیب نفس علت شناخت و معرفت میشه به نوعی ..
سوال :
چه چیزما رو به عمل صالح وادار میکنه ؟
چه مقدماتی رو طی کنیم که وادار به عمل صالح بشیم ؟

مسیر عشق یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:38 http://koraim.blogfa.com

عارف و عالم شدن به معنای واقعی , هر کدام مشکل است . علم واقعی , نور الهی در قلب است که هر کسی توفیق آن نورانیت را ندارد. شرط اصلی و اساسی علم و عرفان , فراهم کردن زمینهء کسب انوار الهی است . اگر بخواهیم به این نور الهی برسیم , باید نَفْسمان را از رذایل اخلاقی , و هواها پاک گردانیم تا زمینه ءکسب فضایل که علم و عرفان و اخلاق است فراهم شود و این کار بسیار مشکلی است ; همّت عالی و بلند وتصمیم جدّی و توفیق الهی می خواهد. کسی که درس می خواند, اگر همراه و موازی با آن , تهذیب نفس نکرده وتوجهی به دفع رذایل نفسانی از خود نکند, بلکه هر چه از نظر علمی بالاتر می رود, هواهای نفسانی اش نیزبیش تر شود, در این صورت , علم این شخص نه تنها مفید نخواهد بود, بلکه همچون سارق که با چراغ آید,گزیده تر کالا را خواهد برد; پس اولین شرط کسب علم و عرفان , تهذیب نفس است

مسیر عشق یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:41 http://koraim.blogfa.com

معرفت و شناخت حقیقی که منجر به رشد معنوی و رسیدن به درجات بالاتر ایمان می‌شود، محدود به تحصیل علوم مصطلح و رفتن به کلاس درس و خواندن و نوشتن نمی‌شود. چه بسا عالمانی که از نظر اطلاعات و دانش به مدارج بالای علمی رسیده‌اند ولی علمشان حجاب و باعث غرور و دور شدن آنها از مقام قرب الهی شده است‌، و در مقابل افرادی هستند که حتی سواد خواندن و نوشتن را هم ندارند ولی به واسطة تقوی و پرهیزکاری دارای مقامات والایی می‌شوند و حجابها از جلوی چشمشان کنار می‌رود.
بنابراین آنچه باعث رسیدن به مقام قرب الهی است‌، ایمان و انجام وظیفه با توجه به شرایط مختلف زندگی در راه بندگی خدای متعال می‌باشد، و اگر علم مورد تشویق و ترغیب اسلام قرار گرفته است‌، منظور آن علمی است که نتیجة آن خشیت الهی است‌. اگر علم جهت الهی داشته باشد و در مسیر تقویت ایمان و بندگی قرار گیرد، نورانیت می‌آورد، و پرواز انسان را به سوی نور مطلق که خدای متعال است‌، سریعتر می‌کند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد