بعد شش هفت ساعت اتراق کتابخونه ای و غواصی در دریای غزالی و البته سرکشیدن خاک و گرد نمی دونم چندین وقته از اثار این خدا بیامرز و تحریک حساسیت خاک گونه ای ام , امشب مثل ادمای تشنه زدم به فاز بدمینتون
نفر اول المپیاد ورزشی سال قبل که داره خودشو برای مسابقات امسال اماده میکنه از دوستی برام چیزی کم نگذاشت و حسابی همراهی کرد / بی انصاف تا تونست سرویس هاشو کوتاه بلند کرد و نفس گرفت ازما به مراتب بیشتر از غزالی
ما که در قانوگرایی مذهب حداقلی داریم و بیشتر اوقات از اعجاز حق وتوها برخورداریم اولای بازی به قانون خودمون بازی کردیم و حسابی بدمینتون و بومی سازی نمودیم طوری که کف و هورای دوستان تمامی نداشت اما ملاحضه برنده ی ما هم حدی داشت محدود و خیلی زود تصمیم گرفت مارا به قاعده دراورد// این چنین بود که شدیم اسباب خنده دوستان ...
ولی خودمونیم خوبی ما اینه که همه جوره استعداد داریم استعداد شکستن قانون و بستن قانون ...
برای امشب بد نبود ولی فرداش و نمی دونم میشه از جا برخاست یانه / باید یه فکری به حال زیر ساخت های ورزش بانوان کرد والا باید میان ورزش و مصدومیت یکی رو انتخاب کرد ....
نوشته جدید وب رسانه و ارتباطات:
قهوه تلخ...!؟