نه متاسفانه ترسیدم اسباب تضییع حق الناس شود و بی معرفتی ما رقم بخورد حسنا جون ولی با اس ام اس شما حسابی حسرت خوردم البته دیشب نه که مشغول شخم زدن ربط عقل و وحی در قرون وسطی از نگاه ژیلسن بودم حسرت ترک معرفت خیلی عمیق نبود مخصوصا که شمع و سیب سرخ هم بزم مارو حسابی مصفا ساخته بودند
تصمیم خوبی است. و نکات قابل توجهی در آن نهفته است...
اما همیشه رسیدن به خط پایان امری انتخابی نیست!
ناگهان بانگی برآمد خواجه مرد...
پایدار باشید
هرجا باشید مرگ شما را در برمیگیرد ولو کنتم فی بروج مشیده ... ولو در برج میلاد !!
من که نیازی به تصمیم گرفتن ندارم...همیشه دیر به خط پایان می رسم!
هرسخن جایی و هرنکته مقامی دارد
و حسنا را مقام این نکته ی ما نشاید که در برگیرد !!
برنامه ی دیشب معرفت را ملاحظه فرمودید بانو؟؟
نه متاسفانه
ترسیدم اسباب تضییع حق الناس شود و بی معرفتی ما رقم بخورد حسنا جون
ولی با اس ام اس شما حسابی حسرت خوردم
البته دیشب نه که مشغول شخم زدن ربط عقل و وحی در قرون وسطی از نگاه ژیلسن بودم حسرت ترک معرفت خیلی عمیق نبود مخصوصا که شمع و سیب سرخ هم بزم مارو حسابی مصفا ساخته بودند
سلام
شروع نکرده به خط پایان رسیدم جیکر جون
گرت باور بود و رنه
سخن این بود و ماگفتیم
سلام
ممنون ازت
موافقم باهات دقیقا حرف دلم بود
هرجا باشید مرگ شما را در برمیگیرد ولو کنتم فی بروج مشیده ...
و مساله در کجا بودن است لحظه دیدار مرگ!
ای کاش فرصتی دوباره برای پرواز از میان صفوف مجاهدین راه خدا حاصل آید!...
بهر کس قسمتی دادی خدایا
شهادت قسمت ما می شد ای کاش...
تصمیم خوبی میگیری
منم باید همین کارو بکنم
همیشه رسیدن به پایان مهم نیست
گاهی اونقد تو راه بودن لذت بخش که نرسیدن شیرین تر از رسیدنه...