... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

گفت پس شاعریت کو !؟

گفتم درشور او حل شد

گفت پس من چی ؟

گفتم پس او چی ؟

گفت بهانه می بافی

گفتم خیلی وقت پیش « بلی » گفتم

و انوقت که  « بلی » گفتم این بلا به جان خریدم  

گفت دراشتباهی  

گفتم حاصل جمع درست و غلط هایم  

گفت برای همین بیقراری ؟ 

گفتم تاب تیرتشر ندارم

گفت دلت آمد پرشکستی

گفتم قبل ازآن , پرخود چیدم

احساس زمین گیرم را نمی بینی !

گفت بابا تو دیگه کی بودی به خودتم رحم نمی کنی ؟

گفتم :

دردایره قسمت ما نقطه تسلیمیم

لطف آنچه او اندیشد حکم آنچه او فرماید

نظرات 4 + ارسال نظر
بیم موج دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 18:18 http://bimemoj.blogfa.com/

نقطه تسلیم!!
رسیدن به مقام تسلیم کاری بس دشوار است! فرا رفتن از هواها و هوسها - اوج گرفتن از آسمان عقل ابزاری و عقل معاش و پرکشیدن به اوج آسمان رضا و تسلیم که قدم نهادن در مقام : اللهی رضا برضائک ... است!

در این بازار اگر سودی است با درویش خرسند است
خدایا منعم گردان به درویشی و خرسندی...

[ بدون نام ] سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 00:47

سلام. امان از این دایره قسمت!

سلام

حسنا سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:08 http://danesh4000.blogfa.com

گفتم که بر نگاهت راه نظر ببندم
گفتا که شبرو است او از راه دیگر آید.

ای ول بابا
اخوند خراسانی ما باز بابا طاهر عریان شد !

توحید سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 18:23

بازم جالب بود اما
مثل قبلیا به دلم نچسبید
هر انچه از دل براید لاجرم بر دل نشیند

شاید اینبار دل قلم ما نمی خواسته براید !
بهرحال منتظر بازگشت راه بی پایان هستیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد