... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

هر سو نگرم ، جلوه ی سیمای تو بینم

  • کتابخونها کتابخانه میرن تا تمرکز داشته باشن ,کتابخونها کتابخونه میرن چون کتابها اونجا ن
  • سواحل رنگارنگ  آرل درجنوب فرانسه و آفتاب سوزان آن  , ونگوگ را ونگوگ ساخت و او را که شیفته به تصویرکشیدن جوهر رنگها بود موفق به این آرزویش ساخت ....
  • برخی گیاهان بالارونده بهتراست در قسمتهای جنوبی دیوارها یا قسمت آفتاب گیر کشت گردند ...
  • درعمرم دو سه تا شعر راستکی گفتم که اونام در دشت سکوت بود ...   دامنه کوه .. سبزه ... نجوای  رود ... آبی بیکرانه آسمون ... موسیقی سکوتش .. بیهوش کننده است .. دشت سکوت من و رفیقم , هربی قریحه ای رو شاعر می کنه  چه برسه به  من و حسنا ی  خشک شده لای معقولات ثانیه منطقی و فلسفی که همیشه از شکاف معقولات اولایی همچون می و ساغر و پیمانه  نقبی میزنیم به مثنوی و شمس و حافظ ...  
  • خیلی وقته در سایه بلند برج آلستون احساسم حبس شده ... سرود صدایی از او برنمی خیزد ...
  • هاجر , صفا , محل هبوط آدم و مروه , محل هبوط حوا را التماس آب کرد برای اسماعیلش و دراین وادی لم یزرع زمزم بدنیا آمد ...
  • صحرای عرفات , عرفه نقاشی کرد ...
  • کربلا مصب و ملتقای دو رود عقل و عشق گشت... 
  • حسن و حسین و زینب - علیهم السلام - در بیوت اذن الله ان ترفع ... برای یک تاریخ جنگ و صلح مهیا شدند ....
  • ومن هرگاه می خشکم گوشه ضریح دوباره سبز می شوم .. جوانه میزنم ... برمی خیزم

هرچند ایمان دارم دم مسیح در دام مکان نمی افتد که « اینما تولوا فثم وجه الله »

نظرات 1 + ارسال نظر
دعا شنبه 29 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:08

خانم محترم
این حرف شما واقعا همین طور است
در دعا کمیل است
ولا یمکن الفرارمن حکومتک
هرجا فقط ذات خدا است
اما برای آن که خدا را قریب شه رگ خود حس می کنند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد