موت .. موت از تن درتن ..
« هنرآنست که خود بمیری قبل ازاینکه بمیرانندت »
نجوا .. نجوای عارفانه .. نجوای حبیب ٬ نجوای حر .. نجوای آغوش مادرانه با التهاب معصومانه !!
امشب فقط بشنو ..
بشنو ازنی چون حکایت میکند
از جدایی ها شکایت میکند
تاوصل چیزی نمانده ...
دل .. دل بیقرار ...بیقرارجدایی ... وباز درد ماندن ....
اومی رود دامن کشان من رنج تنهایی چشان
دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می رود
معصومانه .. کودکانه ... دلهای کوچیک درتپش ... می تپند هنوز درمدار یک خیمه .. فردا که خیمه غلطید٬ فصل پریشونی پروانه هاست !
اشک ... اشک امشب و فقط باید برای درجازده ها و عقب مانده ها ریخت ...
براین در٬ وای من قفلی لجوج است
بجوش ای اشک هنگام خروج است
چشم .. چشم تاریخ ... ازاون زمان روایت میکنه و همش می باره ....
و تو ای جان زمین گیرم !
باید کرب و بلا باشی تایک روزی یاشبی همه آسمون و بریزند تو دامنت !!
امشب شهادت نامه ی عشاق، امضا می شود.
عاشقی امشب اواره خیابوناست
عاشقی امشب همه عشقشو جمع کرده در بازوهاش و به سر وسینه تلقین عشق میکنه
عاشقی امشب پای دیگ شله ارادت به ارادتمندان تقدیم میکنه
عاشقی امشب معشوق و داد میزنه
عاشقی امشب لیست غمهاشو به معشوق یادآوری میکنه
متحیری هم امشب تب بی تابی گرفته
معلوم نیست چه مرگشه ...
هوای بغض و فریاد و بارش یه دفعه به سرش زده باهم
براش دعا حسنا جون که حالش ............
با سلام و تسلیت ایام
کوتاهی ما را در سر زدن به وبلگ ببخشید هر چند که می اییم و لی نرم و اهسته .
یک ماهی هست ساپورد یک سایت بر دوشم هست همین .
خواهش میکنم
موفق باشید
سه غم اومد به جونم هر سه یکبار
اسیری و غریبی و غم یار
اسیری و غریبی چاره داره
غم یارم و غم یارم و غم یار ...
صل الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله ....