... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

ناسازه کدبانوگری !

اعتیاد به دانش آموزی هم بد دردیه ها!!

گفتم حالا که درسم تموم شده بیا همدرس اون شاعر بشم که گفت : بشوی اوراق که درس عشق دردفتر نباشد ...

بازبه رسم همیشه حسابی جو زده شدم و بجای اوراق دست از دست شستم کلهم...

حالا این منم و لذت پایان یافتن پایانچه ام و طعم جلز و ولزسلولهای شکافته شده  دستی خون چکان ...

و بازمن دارم حظ میکنم حسابی  ..اینباراما دردی دردناک را...

باذهنی ذوق کرده از خلوت حاصله ، بعد مدتها رفتم زن به تفسیر مادربزرگ نیز(!!) باشم و کدبانو بشم ، دراولین گام زدم دستمو نفله کردم ...باید بگم  اصلا تفسیرمادربزرگ، حس خوبی نداشت یا شایدم مشکل از تداخل سنت و مدرنیته ام بوده باشه.... این دعوای سنت و تجدد در اشپزخانه هم دست از سرآدم  برنمی داره ...

فکرکنم داشتم معنی زندگی رو می تحلیلیدم و شاخ و برگهای زاید نگاهمو می زدم که دستم زده شد و نومن و فنومن رادرهم تنید حسابی !! 

هرچند اندرفوائد این رخداد همین بس که تامدتها از کسوت کدبانوگری معاف مان ساخت  ...

 

بگذریم ... جونم دراومد تا این چند خط و یک دسته تایپ کردم ...

نظرات 8 + ارسال نظر
بیم موج یکشنبه 12 دی‌ماه سال 1389 ساعت 18:59 http://bimemoj.blogfa.com

الهیییییییییی!
واقعا نگران شده بودم که چرا فعالیت وبلاگ تعطیل شده! با اینکه فرموده بودید ژایان نامه تموم شده

فیلسوف خانوم! اما من فکر می کنم این یه توطئه باشه!
چندماهه که قول دادی تا پایان نامه تموم میشه بعد در آشپزی کمک کنی و درست در روز اول این اتفاق به ظاهر غیرمنتظره می افته!؟
یه ذره مشکوک نیست! بالاخص که این فراز از نوشتتون که : اندرفوائد این رخداد همین بس که تامدتها از کسوت کدبانوگری معاف مان ساخت ؛!!!!!!!!!!!
من فکر می کنم کاسه ای زیر این نیم کاسه بوده!؟؟؟

بهر حال آرزو دارم این زخم خیلی عمیق نباشه و هرچه زودتر صلامتی حاصل بشه

تشکر ازلطفتون
اما توطئه ...
گمانه زنی خوبی است ولی خداییش در انتخاب درد و درنرفتن ازکار نمیشه دست به همچین توطئه ای زد .........

خواب نما یکشنبه 12 دی‌ماه سال 1389 ساعت 21:28

یعنی خانم ها هم می تونند از آشپزخانه به معراج برند؟

هرکاری رو کافیه رنگ خدابهش بدی بالا میره !!


والبته من که عروج گونه ای تجربه کردم دراین تجربه .....

عمو عباس دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:01 http://baz-andishi.blogfa.com

آرزوی سلامتی دارم براتون. راست گفتی ! دیوانگی کردی . گرچه عالمی دارد. اما عالم دیوانگی هرچقدر از درون بزرگ و فراخ است از بیرون تنگ و تعب آور است. یا مهجور و تنها رهایت می کنند و یا به نیش زبان و ترکش سنگ دلت را و سرت را می شکنند. هر چند دل دیوانه دل بیدلی است. شکستنی نیست.

متشکرم استاد گرامی ...
اگه دنیای دیوانگی از درون فراخ است ووسیع و اگه درک درون دنیاهامون عمیق تر و تاثیرگذارتره پس همان بهترکه مارا تنها رهاکنند تا درعالممون بیشتر غرق بشیم و بیشتر نیش زنند تا بهتردرخویش بپیچیم و ازغیرکناره بگیریم !!

خسروی دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:00

سلام
هر که به آشپز خانه مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند..
(کمش سوختی هرروزه به خاطر روغنه)

هرکه به اشپزخانه مقرب تراست جام بلا بیشترش میدهند
زنان به آشپزخانه مقرب ترند
پس جام بلا بیشتردارند
و هرکه جام بلا بیشتردارد مقرب تردرگاه حق است
پس زنان مقرب تر از مردان اند !!!!
مرحبا بناصرنا !

حسنا دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 23:09

آبرو داری می کردی بانو!!
اسمت را اشتباهی بانو گذاشته اند ظاهرا!!!
من که چشم بسته آشپزی می کنم.

التماس دعا بانو
پس بگو چرا همیشه دست پختت مزه ماورائی میده ...
اونوقت میشه بگی فرق نمک و فلفل و چی جوری تشخیص میدی ؟؟
بابا کوتاه بیا جانم !!

دعا سه‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:10

قسمتی از کمال زن بانو بشن است

رسانه و ارتباطات سه‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:21 http://www.communicationage.blogfa.com

عجب تناقض و پارادوکسی...!؟
در وب رسانه و ارتباطات

حسنا سه‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1389 ساعت 13:44

یادتان هست در اون جلسه آیه الله اشرفی شاهرودی ، از شم الفقاهه می گفتند؟؟
یه چیزی تو همون مایه ها..شم الاشپزیه!!

آهان ...صحیح
شم الاشپزیه ...
عمرا اگه این شم و بدست بیارم ....
رکورددار سوزوندن غذاشدم حسابی !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد