... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

هنوزهم آبها گل میشوند!!

رهایی از دانستگی کریشنامورتی هنوزم درذهنم موج سواری میکنه ٬ امروزبازازمورتی خوندم ...یه نگاه به زندگی و معنای اون که جذاب بود...

 شاید شبیه دیدی که سهراب درشعر « صدای پای آب » خودش به آدم تزریق میکنه .

دیروزسرکلاس فلسفه ازنیاز به فلسفه گفتم و اینکه منشاء و فرجام زندگی رو باید از فلسفه خواست و امروز از کریشنامورتی خوندم که اصلا روی خوشی به پاسخهای فلسفی دراین زمینه نشون نمیده  .

ازنگاه مورتی زندگی را نه ازخلال تاملات فلسفی که از رهگذرشگفتی ها و فرصت هایی که دراختیارانسان میگذاره باید فهمید .

زندگی همین طبیعت زیبای پیرامون ٬‌نبرد دائمی گروهها و نژادهااست ٬‌زندگی اندیشه است ٬‌مذهب است٬ زندگی حسادتها٬‌جاه طلبی ها٬‌شورانگیزی ها٬‌ترس ها ٬ وظیفه ها وسایراسرارنهفته ذهن بشراست .

ازنظر مورتی ٬انسان باید با خودآموزی به کشف معنا و شگفتی های زندگی بپردازه بی توجه به مذهب و سنت های موجود.

 او آموزش رو کشف میدونه  نه تقلید براین اساس معتقده فردزمانی میتونه به کشف معنای زندگی نائل بشه که آزاد باشه ٬ نوعی انقلاب و تحول درونی مدام .

 

شاید اینطور که مورتی میگه دریافت معنی زندگی امری کاملا قائم به شخص باشه ...شاید معنی زندگی نوشتنی و خوندنی نباشه اما من ترجیح میدم یافته های دیگران رو دراین باره بدونم و مطمئنم که این دانائی همونقدرکه میتونه راهمو کج کنه این قدرتو داره که منو درراه قراربده و از دست و پازدنهای زاید نجاتم بده  نمونش تامل درهمین نگاه خود اوست !!

هرچند اگه خود مورتی الان زنده می بود و سری به وبلاکم میزد بشدت ازدستم عصبانی میشد یا مثل استاد، کلی بهم می خندید و میگفت : 

این همه گفتم زندگی کشفیدنی است نه تقلیدنی تو بازم به کالبد شکافی اندیشه من چسبیدی بچه !! پاشو برو بیرون مراقب باش آب رو کسی گل نکنه بیچاره سهراب گلوش خش برداشت بس که داد زد .

راستی این همه سهراب ازآب زلال گفت پس چراهنوز آب ها گل می شوند ؟

نظرات 7 + ارسال نظر
مست پنج‌شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 14:57

اینا چیه نوشتی
حوصله ندارم

خب نخون !!

فاطمه***محکم پنج‌شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 22:17 http://mohkam.blogfa.com

سهـــراب پیش بینی کرده بود ... !!!!

چی رو ؟

سلام فاطمه جون

فاطمه***محکم جمعه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 23:45 http://mohkam.blogfa.com

چه غریبانه روی ِ خاک افتاد؛

شیشه ی عطر ِ آسمانی ِ یاس!

از ترک هاش می چکید احساس ...

[گل]

التماس دعا

دعا شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:18

در زهرا (ع)سوخت
دل زهرا (ع) سوخت
بهلو شکست
محسن شهید شد

شهادت ملیکه ی کونین تسلیت باد

مست یکشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 23:16

کجایی سهراب؟ آب را گل کردند چشم ها را بستند و چه با دل کردند... وای سهراب کجایی آخر؟... زخم ها بر دل عاشق کردند خون به چشمان شقایق کردند ! تو کجایی سهراب؟ که همین نزدیکی عشق را دار زدند, همه جا سایه ی دیوار زدن !

.... سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:54

بی عنایات خدا هیچیم هیچ
کاش یه جو فهم داشتیم آنگاه هر چه می دیدیم اول عنایت محبوب بود
وجودم به وسعت اندیشه در بحر بیکران او گم است
خدا را فهم ای سالک
با همه وجودم احساس می کنم هیچم اما زهی خیال باطل لا اقل خلاف واقع نگویم من که می دانم در دعوی خویش نا صادقم.از استدلال بدم می آید مقام انسان کجا و پای چوبین؟
بارها به من گفته اند :طالب و طلبه معرفت بی صدق نمی شود .هزار بار اگر گفته اند :کونوا مع الصادقین "گوش ناشنوای من باور ندارد
چه خوش گفته عارف شیرازی آنچنان که من نیستم:
حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق.....بدرقه رهت شود همت شحنه نجف
دوست بخواهد باقی همه سهل است

خسروی شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:38

کم پیدااااااااااااااااااا؟؟

گم شدم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد