... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

شب و مثنوی های ناگفته ام

نظرات 4 + ارسال نظر
یک ماما با چکمه های سفید پنج‌شنبه 30 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:57 http://newmidwife.blogsky.com

بگو....هرچه میخواهد دل تنگت بگو

شاهو پنج‌شنبه 30 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 07:49 http://www.shaho007.blogfa.com

سلام لیلا جان
کم نویسم از بی مطلبی نیست از دل مشغولیست.
حتما مطلب مینویسم
مثنوی ها بر دل مانده اما دگر حوصله ای نیست

بیم موج پنج‌شنبه 30 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:00 http://bimemoj.blogfa.com/

نه! این دل سزاوار ماندن نبود! ...
من ازانتهای جنون آمدم / من از زیر باران خون آمدم...

طاعون پنج‌شنبه 30 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:29

آخی!

یادش بخیر وقتی شبای تابستون روی کنده درخت گوشه حیات این شعر و می‌خوندم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد