... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

چرت و وسوسه

 خسته شدم از این چرت کهنه سمج  

و بت هایی که نمی دانم کی و کجا درمن تولد یافته اند  

میدانی جانم !  

مرزهای من٬ همه درمحاصره وحشت اند

پاهایم بدجور عادت به رفتن کرده اند  

چشم هایم لبریز از اشتهای دیدن اند  

سرم ناجور وسوسه شده است ببیند پشت این چراغ های منع پرور چه خبراست

 باتو درتو٬ دست خود را می گیرم٬ آرام آرام٬ درموج می ریزم  

ترس را می نوشم  

 تضاد را می جوم   

تنهایی را می پیمایم   

 خوشم می آید که تو هستی   

نمی دانم چرا شاید  چون؛ عادت به تنهایی رفتن ندارم٬ می دانم عادت بدی است ولی دست خودم نیست٬ طبیعت چنین نقشم زده و من همچون خودت گوش به فرمان طبیعتم ! 

اصلا شاید چون بازوهای اندیشه ام زور شکستن این همه بت را ندارند، مدام به پنجره ات سرک میکشم .

وقتی درتو می ریزم و تو درمن جاری می شوی زلزله خیز می شوم  

عاقبت٬ این دردهایت که ازجنس  زخم های بی درمان من اند٬ مرا شاعر خواهند کرد. 

حدیث درد مگو که بدجور بی بال و پرم می سازد.

نظرات 5 + ارسال نظر
شکیبا..خ پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 14:10

«دیدیم که می‎شناسیمش..و تصویرش را از پیش در خاطر داشته‎ایم. دیدیم که می‎شناسیمش، نه آن سان که دیگران را...و نه حتی آن سان که خود را. چه‎کسی از خود آشناتر؟... آن صورت ازلی را چه‎کسی بر این لوح قدیم نقش کرده بود؟ می‎دیدیم که چشمانش فانی است، اما نگاهش باقی، می‎دیدیم که لبانش فانی است، اما کلامش باقی. چشمانش منزل عنایتی ازلی و دهانش معبر فیضی ازلی و دستانش... چه بگویم؟ کاش گوش نامحرمان نمی‎شنید!»

حسنا پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 16:02

عادت ها بت هایی اند که نیاز به ابراهیم دارند!

می شود آیا ابراهیم خود شد؟

mh جمعه 7 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:12 http://delnevesht52.mihanblog.com

سلام.شما هم وبلاگ خوبی دارید.ممنون

سلام

طاعون شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:28 http://taoon.blogfa.com/

سلام ای انسان

فقط می‌خواهم بگویم عالی بود. و آشکار بود دلت دست به قلم احساس برده است.

دلت خدایی باد

سلام
تشکر

مسیر عشق یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:39 http://koraim.blogfa.com

اینکه ادمی عادت به تنها رفتن ندارد عادت بدی نیست بلکه در وجودش این ساخته شده است
چون هیچ وقت تنها نیست
ما انسانها غافلیم که او قدم به قدم با ماست

انسان دراوج همراهی هم تنهاست!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد