روزی از سر بیکاری یا شاید ندانم کاری در زمان، کلمه دست که واژهای منزوی بود را در جملاتی گذاشتم به جای دماغ: نتایج جالبی در پی داشت فهمیدم دنیا قشنگ است فهمیدم هیچ چیز بی ارزش نیست. فهمیدم همه انسانها با ارزشند
دستتو بکش: دماغتو بکش دست انداز: دماغ انداز دست بردار پسر! : دماغ بردار پسر دستم بگیر عزیزم: دماغمو بگیر عزیزم بیا یه دست بازی کنیم: بیا یه دماغ بازی کنیم هر دست پنج تا انگشت داره: هر دماغ پنج تا انگشت داره و ...
کلی خندیدم از بیکاری رهیدم
بازی خوبیه تشویق شدم همین بلا رو سر واژه های دیگه بیارم !
همون بلایی که سر لیلا اومده از عید به این ور!!
کجایی رفیق ؟
کارت دارم
سلام
خوبیدپست خوابگاه خیلی باحال بود
اگرمایل به تبادل لینک بودید منو بانام خورشید لینک کن بعدبهم اطلاع بده تالینکت کنم
سلام
روزی از سر بیکاری یا شاید ندانم کاری در زمان، کلمه دست که واژهای منزوی بود را در جملاتی گذاشتم به جای دماغ:
نتایج جالبی در پی داشت
فهمیدم دنیا قشنگ است
فهمیدم هیچ چیز بی ارزش نیست.
فهمیدم همه انسانها با ارزشند
دستتو بکش: دماغتو بکش
دست انداز: دماغ انداز
دست بردار پسر! : دماغ بردار پسر
دستم بگیر عزیزم: دماغمو بگیر عزیزم
بیا یه دست بازی کنیم: بیا یه دماغ بازی کنیم
هر دست پنج تا انگشت داره: هر دماغ پنج تا انگشت داره
و ...
کلی خندیدم از بیکاری رهیدم
بازی خوبیه
تشویق شدم همین بلا رو سر واژه های دیگه بیارم !
سلام
اگه اینطور باشد کسی توان درکش را نخواهد داشت وبا تمام نامردی معنی اصلی خویش را از او خواهندگرفت
سلام
چشم من بعد رعایت میکنم