... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

قصه ما و داشته هایی که ...

امشب مراسم دانشگاه صمیمی و ملکوتی بود، سخنرانی رو با اینکه شنیدم، نشنیدم، ذهنم درگیربود، یک چرا گوش و هوشمو باخودش برده بود؛ ما امام علی داریم و امام حسین که مظلومیت و خون، شاه بیت حیات زمینی شون برای ما بوده، دو واقعیتی که همیشه احساس و شعورمریدان رو توامان برانگیختند و منشا تاثیرات قابل توجهی درتاریخ حیات ما شدند ما مرتب روایتشان رو می خونیم،آبشخور روایت فتح ما می شوند، درمکتب خون سرخ، شهادت آرمان برترما میشود و ازاینکه درباغ شهادت را ببندند ملول می گردیم، بهشت، هنوز برای ما بهشت است، بارها و بارها بی اعتنابه دهن کجی های دنیای مدرن سرازحریم اهالی بلوک چهاردرمی آوریم و به خود امید میدهیم: درباغ شهادت باز باز است !

اما افسوس که یادمان رفته ما درکنارامام علی (ع)و امام حسین(ع)، امام سجاد (ع) روهم داریم، امام صادق (ع) روهم داریم. امشب به این فکر میکردم این همه که ما صحنه کرب و بلا رو تصویرکردیم، اگه لحظات عروج آسمانی امام سجاد رو به تصویرمی کشیدیم، مطمئنا شکممون اونقدرسیربود که پائولوکوئیلو رو درقد و قواره خودش ببینه و مسحورعرفانهای نوظهور ساندویجی نگردد.

اگر روایت امام صادق(ع) و عطشی که این امام بزرگ برای تربیت شاگردان فهیم داشت به خورد ما داده می شد، به ما تلقین می شد و تصویر، حالا شاید بجای راهروهای تاریک مرحله ترجمه و اصطکاک بوجود آمده ازناحیه مصرف علوم انسانی موجود، این ما بودیم که علم را به چهارسوی دنیا صادرمیکردیم. امشب بارها ذهنمو سرچ کردم تا مناظره ای از مناظرات امام صادق (ع) رو پیداکنم ولی به نتیجه نرسیدم، من حر، حبیب، زهیر و... رو خوب می شناسم، از مرورشان، تمنای آزادگی و ایثار درمن جوانه می زند ولی ازچهارهزارشاگرد امام صادق فقط نامی از هشام بن حکم به گوشم خورده وبس. کاش فصل دانائی حیات اسلامی برامون روایت می شد و ما را در مسیر حقیقت یاری می رساند.


نظرات 5 + ارسال نظر
duaa شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:59

salaaam
hamin

سلام
ازهمین گفتنت معلومه خیلی ازدستم شاکی هستی
ببخشید

duaa شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:16

شاید برای همین امام وقتمون عجل الله از همه مظلوم ترن

اسکندری شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 16:17

سلام . عموما با فرمایشات شما موافقم. استاد گرامی محمد رضا حکیمی ( ح ع ) در پرتو چنین دغدغه ای بسیاری از دانش ها و شخصیت های علمی دنیای اسلام را به صورت مجموعه های تنظیمی به فارسی تهیه و منتشر کردند.
همچنین از علم رحمانی و پرتو عالم آرای آن فراوان سخن گفتند. تلاشهایی که اکنون برای استوار ساختن روایت های تاره ای از دانش می شود و پارادایم های انسان شناسانه به جای پوزیتیویسم پیشنهاد می گردد از این روست. شما نیز (و دیگر اندیشگران عرصه علم دینی و فلسفه اسلامی) که صاحب این درد و دغدغه هستید و دستی بر آنش تفکر دارید این مسیر را صاف تر و رفتنی تر کنید.

سلام
میخواستم بدونم ازنظر شما علم میتونه جهت دارباشه ؟!

... شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 20:05

خواستم در مورد حضرت آقو مطلبی بنویسم یادم آمد:
"در خانه اگر کس است یک حرف بس است"!!!!
و لنعم ما قال العارف الشیرازی قدس سره:
نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار
چه کنم! حرف دگر یاد نداد استادم

طاعون یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:42 http://taoon

سلام

نمیدانم چرا به کسانی پایبندم که در نبودم فاتحه ای بر گور ما نخوانده اند؟

سلام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد