آدمی که همیشه گم و سردرگمه حالا براش چی فرق میکنه دریه مسیر تازه گم بشه یا پیدا. گم درگم بودن هم همون گم بودنه دیگه، کافیه همون لحظه که گم هستی یه خورده ازخودت فاصله بگیری و بعدش به خودت نگاهی بندازی، من که فکرمی کنم اون لحظه، لحظه پیدایی توست.
سالاریه، شهرک قدس وبعدشم لابد پردیسان، ظاهرا گم اند و چون گم اند سردرگمت می کنند اما پس چرا وقتی هم پیدامیشن باز گم هستی و سردرگم؟ ...هی! .. الوووو!... کسی خونه نیست؟ ...
مگه دنبال بلوارامین نمی گشتی؟...نه بابا، انگار بناست پردیسان فرقی با صفائیه نداشته باشه .
آفرین بچه خوب، منم همینو می گم دیگه، پس ساکت باش بزار دود عودمونو بنوشیم.
پ.ن: امشب وقتی مهر و امضاهایی رو که این چند وقته گرفتم،می شمردم، مونده بودم کی،کجا و توسط چه کسی این اتفاق افتاده؟!
خداییش فرق می کنه! ما که تازه اومدیم پردیسان تازه می فهمیم که وقتی داخل شهر بودی، گم شدن خودت را لا به لای آدم ها و مغازه هایی که گم شده اند گم می کردی و بر می گشتی خانه؛ ولی اینجا خودت هستی و دلت.
اما من میگم خلوت ترین جای زمین هم باز شلوغه
تبدیل وبلاگ به سایت
http://www.samavathost.ir/news/specialhost.html
فقط با بیست هزار تومان
جهت مشاوره تماس حاصل فرمایید
09199047951 دهقانی
شرکت فناوری سماوات پردازش پویا
مگه فرقی هم میکنه !؟
قم = گم
پس من اشتباه آمدم .
اوه ,تو این مطلبتون گیر شدم
راستی چه فرقی می کنه ؟!
ببخشیدتقصیرم نیست
تو مطلبم گیر کردی دعاجون نه گیرشدی !
خانم عزیزم
فکرنکنم که لحظه ی پیدایی خود ٬ از خود فاصله گرفتن گیر میآد
در نظرم مهر و عشق به خود٬ سبب پیدایی خویش است
راستی از یه مدتی گمشده ام ٬ تو خط های دستم ٬تو کوچه وجاده های نا معلوم و بی
سمت.........
اشکال نداره باید گم شی تا پیدا شی دیگه .
سلام . حرف من نیست تفال به حافظ راز دان است :
مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب --- به راحتی نرسید آن که زحمتی نکشید
ز روی ساقی مه وش گلی بچین امروز --- که گرد عارض بستان خط بنفشه دمید
این رو هم اضافه کنم که در مورد سرکار ساقی مه وشی که باید گلی از جمالش بچینید احتمالا نسبتی با صاحب حرم آن شهر دارد . حضرت فاطمه معصومه . شاید هم اشاره به جنس کتاب و درس و مشق و قدر دانستن صحبت اندیشه وران و پاک دامنان است. خلاصه در قم خیلی ها گم شدند. ولی انصافاً بعضی هم پیدا شدند. شما از پیدا شدگان باش .
سلام استاد....سپاسگذارم ازتفال زیبایتان
ساقی بده پیمانه ای زان می که بی خویشم کند
برحسن شورانگیز خود عاشق ترازپیشم کند
فکر می کنم که قم، خاصیت عجیبی دارد که من ازش خوشم نمیاد.
بیشتر گم می شوی
..کم کم نفس کشیدن برایت سخت می شود
شاید لازم شود که برای نفس کشی گاه گاهی بیایی مشهد
سهم تو را از اکسیژن نگه می دارم برایت
من همه ی سفرهای قم را برای شب هایش دوست داشتم
برای جاهایی که می شد فکر کرد . و برای جمکران هایی که به جای نماز مسجد خواندن ، گم بودیم توی حرف ها و حدیث هایی که شنیده بو.دیم و داشتیم، رویش فکر می کردیم.برای گفتگوها!
بیابیاکه مراباتوماجرایی هست !!
رفیق سهمموورداربیار
قرآن به جزاز وصف علی آیه ندارد
ایمان به جز ازحب علی پایه ندارد
گفتم بروم سایه لطفش بنشینم
گفتاکه علی نوریست سایه ندارد
عید غدیر بر شما مبارک باد
برتونیز مبارکدعاجون
استاد! عمو عباس عزیز!
کار و کاسبی من رو کساد نکنید! یک عالمه برای لیلی فال گرفته ام و چو ب خطش هم ÷ر شده..اگه شما هم بیایید توی کار.. قیمت ها شکسته می شود ها!! اونوقت من چی کار کنم؟
هیچی مثل بچه های خوب پایان نامه توتکمیل کن که عقب نمونی
سلام
یه نیروگاه و شیخ آباد و زند آبادو شاابراهیم هم بهش اضافه می کردی دیگه کاملا توش گم می شدیم
وبعدش کوه برای پیداشدن. موافقم