... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

به سر کوی بی قراری با تو قراری که بسته ام

قاطی جمعیت شو تا گم بشی درباوری که این روزها ازهرکوچه و سردر و مناره و ماشینی سربرآورده و همه رو درتب خودش بی تاب ساخته.

چون بیوگان ننگ سلامت ماند برما

تاوان این خون تا قیامت ماند برما 

قصه،قصه یک خون است، خون خدا که بناست تا قیامت خونهای مارو بجوش بیاره و برپانگهداردمون،شاید چون به قول اون نظریه که من هنوز درهضمش درمانده ام، شیطانی هست، شیطانی که تا مائیم و این غربتکده زمینی برپاست، بناست اغوایمان کند و جبهه سازی نماید و تو مجبوری مدام تکلیفت رو با جبهه خودت روشن کنی؛حزب شیطان، حزب الله ...میدونی به چی فکر میکنم، به اینکه اگه شرهست تقابل شرو خیرهم باید باشه و خب لابد مانیازمندیم یه جورایی مدام توجه داده بشیم به عمق فاجعه تسلط شر درعالم تارنگ غفلت بخود نگیریم.

بیش ازاین بابا دلم را خون مکن

زاده لیلا مرا مجنون مکن

گه دلم پیش تو گاهی پیش اوست

رو که دریک دل نمی گنجد دودوست

ازرخت مست غرورم می کنی

ازمراد خویش دورم می کنی

روزهای موج عمان سامانی  و وداع سراج و البته نینوای اوست و من درتبی گنگ گرفتارم،حیرت مضاعف تنهاسهم خودآگاه من ازسفره عاشوراست که درپیاده رویهای نایاب شده مغربی ام زیرنورماه شب دهم می نوشمش و سرگردان می شوم ...

به سر کوی بی قراری با تو قراری که بسته ام...

نظرات 3 + ارسال نظر
نسیم چهارشنبه 16 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 00:29 http://14nasim/blogfa.com

سلام خانم جان منم زهره
یک نفس عمیق اینجا جا داره........

سلام عزیزخواهرم ....حالاشناختمت.

درمان مجو چهارشنبه 16 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 13:45

سلام . حیرت مضاعف حوصله مضاعف می خواهد. اگر داری که هیچ و گرنه، خودت را جوری خلاص کن.

سلام

دختر چهارشنبه 16 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 14:38 http://1373-1390.blogfa.com/

سلام.

همیشه دنبال جایی بودم که تمام حرفامو بزنم و از هیچ کسی خجالت نکشم.

شاید میون این حرفام، حرفای بدی هم باشه ولی من از شما خواننده محترم تقاضا میکنم اشتباهات منو تکرار نکنین و خوب زندگی بکنین.

این جا حرفامو می زنم، تا شما کمکم کنین. مثل یه مشاور خوب.

سلام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد