دفاع از حق َ‌مرتبه ی بعد از شناخت اونه! سوالهای سخت سخت می پزسی.. به نظزم ساخت حقَ‌از همه راحت تر باشه!
درنسبت حق وانسان به نظرم واقعیت اینه که انسان با تمامیتی از اقتضائات و محدودیت های بینشی و گرایشی اش باچیری که ازاو به حق یاد می کنیم روبرو می شود. شاید حق فی نفسه روشن و نمایان باشد اما پیچیدگی های انسان آنرا تحت الشعاع قرارمیدهد شاید تاکید دین برپالایش درون از ناپاکی ها به نوعی کمک به ما باشد دراین راه .
سالها پیش به این فکر افتادم که اگر حقیقت زنده باشد ، اگر عزمی برای قرارگرفتن در موضع حق باشد ، حق وکیل نمی خواهد. روزافزونی نیاز جوامع به انسانهایی قانون شناس به خاطر توسعه عددی و پیچیدگی کیفی قوانین چیزی است و حق و ناحق کردن اشکار چیزی دیگر . به قول میلان کوندرا ما در آستانه عصر ناشنوایی قرار گرفته ایم. در این هنگامه چه چیز لازم تر از وکیل ؟
درباب این حق و ناحق کردنهای آشکار درد دل و شکوه ای دارم از مشی معمول مردمانی که خود نیز جزئی ازآنها هستم و ان اینکه خیلی وقتها، خیلی وقتها وقتی درمسیرحق گرایی قرارمی گیریم و سنگ حق را به سینه می زنیم مرتب و مرتب با اجتهادهای نابجاو بی مبنایمان حق یا حقوقی را درمسیر احقاق حقی دیگرذبح می نماییم . چه بسیارند حقوق انسانی ای که ما درراستای دفاع از حقیقت های آرمانی فدانمی کنیم . هنوز داغ ذبح حق حیات کودکان عاشورای کابل امسال به پای آرمانهای مرامی غیرانسانی و غیرالهی بردل هست ....
سلام خوب دفاع از حق خیلی سخته. تقریبا کار حضرت فیله. اما کشف حقیقت یه واژه‌ی آشناست که نمیدونم یعنی چی؟ همش میگن باید حقیقت رو کشف کرد. اما هیچکس دست به کار نمیشه.
حق هست و باطبعش باطن هم نیاز به وجود داشتن می کند. اما نمی دانم سطح شعور ما دچار افت شده یا مرزهای حق و باطل کمرنگ؟؟؟؟ اما دفاع از حق سخت است و گاهی ناممکن و این عدم امکان ناشی از کمرنگی همان مرزهایی است که خدمتتان عرضیده شد. در جبهه حق باشید.
کدوم حق و کدوم حقیقت حقیقتی که هیچ وقت ما انسانها اونو تغیر میدیم حقیقت ذات پاک خداوند است اما ما انسانها تغییراتی رو هم که میدیم قبولش نداریم راستی حقیقت چیه؟......................
دفاع از حق َ‌مرتبه ی بعد از شناخت اونه!
سوالهای سخت سخت می پزسی.. به نظزم ساخت حقَ‌از همه راحت تر باشه!
درنسبت حق وانسان به نظرم واقعیت اینه که انسان با تمامیتی از اقتضائات و محدودیت های بینشی و گرایشی اش باچیری که ازاو به حق یاد می کنیم روبرو می شود. شاید حق فی نفسه روشن و نمایان باشد اما پیچیدگی های انسان آنرا تحت الشعاع قرارمیدهد شاید تاکید دین برپالایش درون از ناپاکی ها به نوعی کمک به ما باشد دراین راه .
سالها پیش به این فکر افتادم که اگر حقیقت زنده باشد ، اگر عزمی برای قرارگرفتن در موضع حق باشد ، حق وکیل نمی خواهد.
روزافزونی نیاز جوامع به انسانهایی قانون شناس به خاطر توسعه عددی و پیچیدگی کیفی قوانین چیزی است و حق و ناحق کردن اشکار چیزی دیگر . به قول میلان کوندرا ما در آستانه عصر ناشنوایی قرار گرفته ایم. در این هنگامه چه چیز لازم تر از وکیل ؟
درباب این حق و ناحق کردنهای آشکار درد دل و شکوه ای دارم از مشی معمول مردمانی که خود نیز جزئی ازآنها هستم و ان اینکه خیلی وقتها، خیلی وقتها وقتی درمسیرحق گرایی قرارمی گیریم و سنگ حق را به سینه می زنیم مرتب و مرتب با اجتهادهای نابجاو بی مبنایمان حق یا حقوقی را درمسیر احقاق حقی دیگرذبح می نماییم . چه بسیارند حقوق انسانی ای که ما درراستای دفاع از حقیقت های آرمانی فدانمی کنیم . هنوز داغ ذبح حق حیات کودکان عاشورای کابل امسال به پای آرمانهای مرامی غیرانسانی و غیرالهی بردل هست ....
سلام
خوب دفاع از حق خیلی سخته. تقریبا کار حضرت فیله.
اما کشف حقیقت یه واژه‌ی آشناست که نمیدونم یعنی چی؟
همش میگن باید حقیقت رو کشف کرد. اما هیچکس دست به کار نمیشه.
سلام
منصفانه نبود !
حق هست و باطبعش باطن هم نیاز به وجود داشتن می کند.
اما نمی دانم سطح شعور ما دچار افت شده یا مرزهای حق و باطل کمرنگ؟؟؟؟
اما دفاع از حق سخت است و گاهی ناممکن و این عدم امکان ناشی از کمرنگی همان مرزهایی است که خدمتتان عرضیده شد.
در جبهه حق باشید.
ممنون
خوشا آنانکه هر از بر ندانند.....نه حرفی وانویسند و نه خوانند
پس خوش بحال اون شبان !!
سلام
قطعا شناخت حق خیلی سخت است
در دنیایی که همه با اسم دین و خدا کارهای را جلو می برند
در این فضا شناخت حق خیلی سخت است
سلام
کدوم حق و کدوم حقیقت
حقیقتی که هیچ وقت ما انسانها اونو تغیر میدیم حقیقت ذات پاک خداوند است اما ما انسانها تغییراتی رو هم که میدیم قبولش نداریم
راستی حقیقت چیه؟......................
نمیدونم
بستگی دارد که کدام طرف گردنه صعب العبور تفکر باشی!!!