رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس
گویی ولی شناسان رفتند ازاین ولایت
-------------
حسنارفیق دعوتم کرده سفربهشت و جشن رساله سوزی، دقیقه ها زل زده اند به اشتیاقم و ازجاشون تکون نمی خورند... وای خدای من !!
ماه هاست خبر، نخوانده ام و نشنیده ام،دارم باورمی کنم میشود درغلغله امواج، گوشهاوچشم هارا ایزوله کرد ولی چه سود، هرصدایی را خفه کنی، صداهای درون رانمی شود خاموش کرد.انسان، ساکن کوه قاف هم که باشد باز انبانچه حیرت است.
مبارکه! برای تنوع سیب سبز هم بد نیست..به شرطی که خوش رنگ باشد و آبدار!! یک مغازه کشف کرده ام که سیب سبز خوشمزه دارد..بیا مشهد برات میارم!
سیب سرخ رو ترجیح میدم
این سیب های سبزروهم مجبورشدم اینجا بیارم آخه تنها باهمین قالب لینک هام برمی گشتند.
گویی قحط الرجال شده در این ولایت
سلام
با بحثی تحت عنوان 3 مرحله باورمندی
به روزم و منتظر حضورتون
موفق باشید
سلام
سلام
حرف شما متین
ولی منظور از اینکار عرف
عرف در زندگی روزه مره خودشان هست
کسی توی خونه اش باباش بمیرد ومراسم عزاداری داشته باشد از ان طرف تولد پسرش باشد برای این جشن میگیرد ویا عزاداری میکند؟کدام را مقدم میکند ؟منظور این عرف جامعه است ،
سلام
قیاستون مع الفارق است
بحث اصلی درجایی است که سالگردهای وفات و تولد تزاحم پیداکنند ولی مثالتون دروفات و سالگرد تولد است .
سلام
قالب وبلاگتون هم مبارک
خوب شده
بر دل ما که چسبید.
شعرتون هم خیلی پر معنی است
ولی مشتاقم توضیح شعر را از زبانتون بشنوم واستفاده کنم(یعنی برام بنویسید)
سلام
تشکر
ان شالله بعد امتحانات اگرتوفیق قرین بود برداشت خودمو می نویسم .
قالب جدید مبارک.ای رند تشنه لب!
تشکر
سلام
خوبی ؟
چه عجب ....سری به ما زدی..
سلام
میخوام یه پست بذارم و مکتب پنجم رو توضیح بدم
اگه وقت کردم و نوشتم
حتما خبرت میکنم .
انشالله
سلام
باور های تان بارور
از اشتیاق آشنایی لبریزم و دلتنگ
خدابخش
سلام
اگر تا چند روز پیشتر فکر می کردم که زنان نمی توانند فیلسوف شوند، این روزها این باورم را زلزله ای10 رشتری تکان داده به شدت: اول حسنا و امروز هم لیلا و فردا هم شاید ...!
هرچه هست خیلی خوشحالم امروز، بیشتر از دیروز!
ما شاگردانی گیج و ویج هستیم و بس .
اما زنان فرهیخته انقدروجوددارند که استقرائشان ذهنیت های گذشته را ریشتری بسازد.
این نوشته را با صدای تو خواندم بانوی جوان.
کار ما لابد ساخته است که اینطور بالذت تااینجا پیش آمدیم...درست تا مقابل صحن صدای تو. همین جا...همین.
سلام و درود
یک دخمه پیدا کرده ام..توی کوه ه ای اخلمد! می دونی اولین چیزی که همراهان گفتند چی بود؟؟ زحمت نکش خودم می گم: گفتند : اینجا جای حسناست..بیاد اینجا بشینه و به قول خودش فکر کنه و شرش از سر ملت، کم بشه!!
آِی آِی آِی ....
دیوانه دخمه هایت هستم رفیق !
همه عالم نگران تا نظر بخت بلند
بر که افتد که تو یک دم نگرانش باشی
سعدی
بی سلوک در وادی " حیرت " افتادن است که بازیچه ی حیرتم می کند!!!
راستی که وادی حیرت اهل فکر هم همچون وادی حیرت اهل دل منطقی خاص دارد که بی رعایتش می شود آنچه که می رود برخیلی ازما!!
شعرت عالی بود حوری جان
درسکر مدام دیوانهایت یادی ازما کن نیزعزیزخواهرم!
سلامم
وای چه وبلاگی داری عزیزم!!!خیلی خوشمم اومد
سلام براوراکل عزیز ببخشید نجمه جا ن گل
سلام لیلا جان
قالب جدید وبت رو تبریک میگم
این شاالله در امتحانات موفق باشی و کامروا
به امید دیدار
سلام
ممنون عزیزخواهرم
سلام..
سلام
مبارکه !
این سیب سبزا اونقده شیرینن!!!
سلام . چه فضای جاذب و روشنی !
مبارک باشد .
سلام استادگرامی
تشکر
انار نمیتونه جای سیب رو بگیرد؟؟؟؟
دعاجونم
باورکردم امتحان داری هااااا