آمده بود ازحضرت معصومه همه چی بگیرد؛ روحیه، حس زندگی، فراموشی گذشته، کار،بچه و ...دیروزش، درست بعد اجرای حکم طلاق، تک و تنها ازشهرستان راه افتاده بود به سمت قم، همینطورکه داشتم اقتضائات زمان را به نقد می کشیدم و ازرواج و روندهای سربرآمده ازآن، بهت می بافتم که عجب دنیایی شده است؛ مسن هاهم پاس عمرمشترک نمی دارند و به سادگی، آب طلاق سرمی کشند، یکباره رقمی جوان، رشته افکارم را پاره کرد،لبانی خشکیده و به غایت بی رمق داشتند می گفتند پیرزنی که اینجا بست نشسه جوانی است سی و دوساله که دوسال قبل، تماسی تلفنی زندگی اش را به وجود مردی ازمذهب تنوع گره زده است.
چاره ای جز اصاله عدم صحت نداشتم، حالامیخواست اخلاق را خوش آید یانه،او گفت و کوه غمش را سوارشانه هایم کرد،گفتم خداحافظ ولی هنوزکه هنوزاست درمن ناله سرمی دهد.
------------------
پ.ن: وصل آسان،می تواند فصل آرام را درپی داشته باشد(زن می گفت کل تشریفات طلاق ظرف یک ساعت اتفاق افتاد)
پ.ن: اگرهمه ما درمواجهه با مشکل یک راست برویم سراغ ائمه و دست اززمین برکشیده، چشم به آسمان بدوزیم، آنوقت دنیای ما چه تنبل خانه ای خواهد شد خدامی داند!؟(گفتم:عزیزخواهرم اقلن روزدنبال کاربگرد وشب چشم به ضریح بدوز تا نیمچه تعادلی برقرارشود)
پ.ن: این روزها بیشترازهرزمان دیگر فردیت ما درشکل گیری ارتباط زوجیت نقش دارد و حرف اول را می زند امانسبت به ماندن دراین ارتباط و بارورسازی آن هیچ اطلاع و مهارتی نداریم.باید باورکرد علاقه هامی توانند بمانند قد کشند، بارورشوند و عشق پیررا رقم زنند، یادش بخیرپدربزرگ هفتاد ساله هم که شده بود غزلهای عصرانه اش درورودی منزل به مادربزرگ جان تازه می بخشید.
واقعا دردآور بود!چیزی برای گفتن ندارم و فقط میتونم بگم: شانه هایت سبکبار از غم
ای ره ِعشقت ز مو باریک تر
از رگ گردن به ما نزدیک تر
در یکی قطره دو صد دریای راز
قطره دریا ساز و دریا قطره ساز
از عماد خراسانی
سپاس دخترقافیه وغزل .
سهمم ازدیوانهایت واقعانوشیدنی است.
لیلای آرام...
بهت چشم های تو تماشایی شده این روزها.
تماشاکن ودعایی نثارشان نما.
سلام
پی نوشت دوم خوب بود. همین
سلام
فردیت ها و تنوع در کیفیت ارتباط ها! چیزی که همین ده سال پیش هم باور کردی نبود!
ماهیت روابط انسانی در حال تغییر است. سر یک پیچ تند قرار گرفته است و گاهی برخی ها به دره سقوط می کنند برخی دیگر هم در چشم انداز زیبای دره سبز ارتباط، لذتش را می برند!
مهم مدیریت تحولاته!
آن قدر از اصل خود دور شدیم که دیگر نقطه ای دور از آن را می بینیم یا نه/چه رسد با رابطه و زوجیت و... .
متوجه نشدم
سلام نازنین خواهر
مثل همیشه پر معنا و مفهوم
زاستی خوشحال میشم من و لینک کنی با چند پست جدید هم آپم
موفق باشی
سلام عزیز
سلام رفیق
سلام
سلام
در مورد نکته دوم
شاید حرف مارکس به طور موجبه جزییه درست باشد
که دین افیون توده هاست
سلام
دینداری کور افیون می شود !!
من و تو که از یک چشمه اب نمیخوریم . اندازه های مان فرق میکند افق ما بی نهایت از هم دور است !
گاهی استیصال آن چنان دست و پایت را می بندد که "نمی دانی" و "نمی توانی".
نمی دانی جز این کار که می کنی کاری دیگر هست یا نه؟ نیاموخته ای.
نمی توانی جز راهی که می روی راهی دیگر بپیمایی. نا آموخته ای، تجربه نکرده ای.
ما که مثل هم نیستیم . آدمی زاد خاک پریشانی و تعدد است. گرد یکتایی و خودیت است. آدمی زاد در این همه فقر و فقدان، خدایی می کند. از بس متوهم است.
در این وضعیت استیصال، گاهی فقط می ماند بنشینی بست. جز این درگاه چه می دانی جز این امید چه می جویی؟
تجربه شکستن و بی کس ماندن برای آدمی با یک سوال عجین است: "چرا من؟" سوالی که اگر با امید پاسخی برایش نیابی یا می میری و خودت را می کشی و از زندگی و خودت و خدایت انتقام می گیری، یا طغیانت زمین و زمانت را سیاه می کند و گستاخی، انتقام نمردن را از دیگران می گیرد. ندیده ای بعضی را که چطور آشکارا تو را به سیاهی می خوانند؟ کاش زن بست بنشیند همچنان. کاش صدای شکستنش گوشی را نگیرد. جانی را کدر نکند. کاش...
زن می شکند
من می شکنم
همه می شکنیم
قوی ترین مسکن یافت شده درزندگی بشر ماوراء بوده و همچنان هست و نویسنده هم نمی گوید نیست و نباشد اما تمام حرف برسراین است که مسکن سبب نشود از درد و ریشه و دوای اون غافل شویم. خداوند امور را درمجرای قواعد قرارداده اعم ازقواعد طبیعی یا ماوراء طبیعی و بناست تادراین عالم خاکی هستیم قواعد مادی عمل نمایند و بوسیله ماوراء اموررا به پیش ببرند دراین میان نادیده گرفتن قانون طبیعت و همه اموررا احاله دادن به ماوراء بی انکه نیازی به ان باشد ازما جوامعی همیشه محتاج و عقب مانده خواهد ساخت .
صادقانه اذعان می کنم مرز تلفیق طبیعت و ماوراء مساله مهمی برای من بوده و هست بسیاری ازموارد درتجربه های شخصی که ازسرگذارندم دقیق که می شوم احساس میکنم بسیارظریف است این مساله و ما دراین وادی علاوه برحل مسائل درمرحله باور نیازمند تحول تربیتی دروجود خویش نیز هستیم .
دینداری کور و غیر کور, فرقشون چیه؟؟
همین که دریکی نسبتی فعال با زندگی و خودت و هستی داری دردیگری نسبتی منفعل !!
ممنونم لیلا جانم از این حرفهای قشنگ و توصیه های ناب ...
ســـــــلام رفیق ... حالت خوب است ؟
:)
سلام رفیق
سپاس فراوان
سلام
خیلی غم انگیزه
اما
کسی که بست نشسته تا مشکلاتش حل شه
لابد
بست نشسته بود و انتظار داشت تا زندگیه خوبی هم با شوهرش داشته باشه
سلام
نه....اتفاقا مهریه شوبخشیده بودواتفاقاهرچه سعی کردم متقاعدش کنم به زندگی اش برگردداصلااجازه حرف زدن دراین مورد رو بهم نمیداد...
سلام
همه مشکلات زندگی ما از آنجا شروع می شود که نوعی نابسمانی روانی در ما وجود دارد
با مطلبی تحت عنوان روان درمانی به روزم و منتظر حضورتون
موفق باشید
سلام
همه چیزمان به هم ریخته است، دین، فردیت، معنویت، آسمان، زمین، ائمه، دین و حتی خودمان.
فلک راسقف بشکافیم وطرحی نوبراندازیم
سلام دوست گرامی شما را دعوت می کنم به وبلاگ دریای درون...
سلام