... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

بازیگوشی

هم اتاقی ادبیاتی:

امشب اینجا نیست تا زیاده خوانی هایش اشتهای درس خواندنم را کورکند ولی نفحات زیاده خوانی اش هردم به مشام می رسد؛ ظاهرا قصد کرده است به آیین دیوانگی درآید آخه ساعت دو و بیست دقیقه بامداد اس داده است:

آزمودم عقل دوراندیش را / بعد ازاین دیوانه سازم خویش را

زهرا:

دراحوالات این بچه مانده ام درمشهد علوم قرآن و حدیث میخواند یا روان درمانی و شیمی و .. دراوج امتحانات اس داده است:«مسکنها ذهن را تخدیرمیکنند؟ یا درد را ازبین می برند؟ آیا درد وجود دارد؟ » با اجازه قانون اخلاق، آنرا به نفع خودم وتو کرده و جواب اسش را ندادم آخه رشته سوالات زهرا تمامی ندارد واردش بشوی تسلسل، یک لقمه چربت میکند.

عاطی:

یک گوشه ای جزوات حقوق بین الملل را به امان خدا رها کرده با گوشی اش روابط بین الملل را برقرارمی سازد. واقعا که موبایل خوره دقایق است.

زینب:

فردا امتحان متون فقهی دارد ولی همه جزوه هایش را رهاکرده و  گیرداده است روی نظر امام خمینی که فرموده اند: درتمام مصادیق اجبار و اکراه، مرتکب، فعل را با اراده و قصد و اختیار انجام میدهد...حالا کی میتونه ازشربحث جبرو اختیاربه این زودیها خلاص شود.

من:

ازسرشب جان کندم تا بفهمم ابن سینا چه تعریفی اززمان دارد، یک حرف ابن سینا را نمی توانم بفهمم؛ اینکه چطور میشود دوحرکت با سرعت مشابه زمانشان مختلف باشد. زبان چینی بچه های فیزیک هم نتوانسته است کمکم کند. اوضاع عجیبی است به زحمت ذهنم را مجاب می سازم این بحثها منقضی نشده اند و باید جدیشان گرفت اما تا میخواهم رامش کنم باز سرو کله افلاک نهگانه و دهگانه و ... پیدا میشود و ذهنم را فراری می سازد؛ تا به خود می آیم اشعارحاشیه جزوه پاک  فاتحه زمان مرا خوانده اند.

------------

بازیگوشی های فصل امتحانات به نظرم یک پدیده مبارک اند که به سراغ ما می آیند. ازنظر من خیلی ازبازیگوشی های ازنوع فوق بیانگر وضعیت فعال شدگی ذهن وروان ما است؛ ما درشرایط عادی عمیق نمی شویم، عمیق درس نمی خوانیم لذا کمتر گرفتارسوژه های اندیشه می شویم اما درشرایط امتحان که توفیق اجباری هضم داده ها را پیدا میکنیم اندیشه ی ما چرتش پاره می شود و اندکی می بیند و حساس می گردد.

نظرات 11 + ارسال نظر
حسنا شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 17:00

و اما حسنی! رفته است یک گوشه برای خودش پیدا کرده و به سوالات زهرا فکر می کند و در فوران اس های زهرا، از کلاس فراری گشته و سر به کتابخانه گذاشته!

حق حسنی است چون امتحان نداره

فرزانه یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:19 http://kolbe-tanhayee-man.loxblog.com

سلام آبجی جدآ همه بازیگوشیها و شوخیها همون شب امتحان میشه
یادمه وقتی امتحان میخواستم بدم شب امتحان یکی از دوستام میومد خونه ما برای درس خوندن اما مگه درس میخوندیم من توی دوران تحشیل یادم نمیاد شب امتحان درس بخونم همش با دوستم میشستیم و از خاطراتمون میگفتم خوشبختانه نمره هم میگرفتم اما برعکس من اون دوتا خواهر تا صبح درس میخوندن اما من یا بازیگوشی میکردم یا میخوابیدم
دوران شیرینی بود برای خودش

سلام عزیزخواهرم
برای خودت بازیگوشی بودی هاااا

... یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:31

البته لازمه حرف بنده تعطیلی دانشگاه نبود...
دانشجو در دانشگاه باید آنقدر بخواند تا بفهمد عقل در شرحش چوخر در گل بخفت
.......
شاید بلکه واقعا اینطورست که جهان هستی نیاز به تحلیل نداشته باشد بنابراین هر چه تحلیلی تر وارد شویم از اصل بیشتر دور شده ایم
مثلا فلسفه فقط محدود است به ذهن و یا گذارش حقیقتی خارجی از فرسنگ ها دور تر"البته اگر مقدمات کاملا بر مبنای استدلال و عقل محض باشد"از فرسنگ ها دور تر
مطلب واضحه؟
شاید این معنی بیت جناب مولوی باشد بای استدلالیان چوبین بود......
بنده نمی خواهم منکر اندیشه استدلال محور شوم که در این صورت باید در ستیز با عقل شوم و این خطاست
و همچنین معتقدم ای برادر تو همه اندیشه ای.....ولی
نگاه کنید مولوی "و دیگر عرفا" چقدر تمثیل های حکیمانه و نتایج عقل مدارانه دارند؟ مولوی در فلسفه روان وارد شده در فلسفه جامعه شناسی وارد شده و.....در عین حال چقدر بر فیلسوفان می تازد!و بای ایشان را چبین می داند؟و عقل فلسفی را به خری تشبیه نموده که بخاطر شرح عشق در گل فرو رفته؟
ا تزعم انک جرم صغیر؟ و فیک انطوی العالم الاکبر.!
شاید شما قائل رو به سطحی نگری متهم کنید اما این داستان سری دراز دارد

کاش ازسرش می گفتید و بگویید!!

امروزه ما جوامع مسلمان ازنظر علمی و تکنیکی ازجهان بسیارعقبیم، اندیشه عقلی بشرخیلی رشد کرده است اما ما هنو زاندرخم یک کوچه ایم. اگرهمینطور ادامه دهیم حکم صغیرهایی را درعالم پیدامیکنیم که ازرتق و فتق امور ساده مان هم درخواهیم ماند مگراینکه دیواری ازجنسی که من نمیدانم آن جنس چیست بروی خویش بکشیم تا زندگیمان را ازتاثیروتاثرات با دیگران درامان بداریم و ارمان شهر کوچک خودمان را بنا کنیم که ان وقت درفهم خیلی ازایات و دستورات قران خواهیم ماند .
اندیشه وجودفضایی برترازاندیشه و عقل اندیشه مقدسی است و من منکر آن نیستم ولی هرحقیقت راباید درجایگاه خود مورد ملاحضه قرارداد. نمی شود هنو زراه رفتن یاد نگرفتیم فکرپرواز بیافتیم. مولوی و دیگربزرگان ماندن درعقل را جایز نمی دانند نه رفتن راه عقل را . این همه سوال فکری بشر را شما نمی توانید صرفا با این نسخه های کلی که حرف حق یک است و خداداند که بس است حل نمایید. من نمی فهمم این چه راهی است که شما دارید به من و امثال من توصیه میکنید؟ بهتر نیست قدری خودتان را با چالش های فکری جوان و انسان امروز درگیرنمایید و زحمت پاسخ دادن درچهارچوب ادبیات آنرا به خود بدهید و انها را مستعد راه خود سازید قبل از هرگونه وعظ و موعظه های خاص.

حسنا یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 21:13

یادش بخیر امتحان منطق ریاضی با احمدی ها قرار بود درس بخوانیم..تمام شب بیدار بودیم و جوک گفتیم و خاطره تعریف کردیم..جات خالی یک عالمه تخمه و میوه و چای و ...خوردیم!آخرش یک ساعت مانده به امتحان خوابیدیم و سر امتحان نرفتیم!!

عجب خلاف بودی رفیق نمی دونستم....خدا بهت رحم کرد منو سرراهت قرارداد هااااا
.
.
.
.
منظورم اینه که الان باهم آسون تر میتونیم قاعده ها رو بشکنیم .

وحید حلاج دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:36 http://www.pargaar.mihanblog.com

بار اولی نیست که مطالبتون رو می خونم و ازش لذت می برم؛ دو تا چیز این وبلاگ برام جالبه یکی این که فلسفه می خونید و یکی این نثر قشنگی دارید. با اجازه تون لینکتون کردم

منم بی اجازه تون لینکتون کرده بودم .

کبک سیاسی دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:58 http://kabkesiasy.blogfa.com

عاشق بازیگوشی یم و عاشق تر ایام امتحان.
راستی ایام امتحان کلمه ی جالبیست. خداوند بازیگوشی هایمان را خرده نگیرد.

خداوند که خرده نمی گیرد ولی معدل ها خرده می گیرند.

کبک سیاسی دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:32 http://kabkesiasy.blogfa.com/

در کبک سیاسی بخوانید:
بسم الله الممتحن العزیز الحکیم
ان الانسان لفی خسر
الا المقبولین فی الامتحاناتهم.
الذین هم فی دروسهم دائمون.
و بلاعصابهم مسلطون.
و اذا اثابت هم الامتحان قالو هذا من الله و الیه ممتحنون.
هل صدق العبد العاصی الکبک سیاسی؟
... .

خواندیم .

فرزانه دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:24 http://kolbe-tanhayee-man.loxblog.com

سلام آبجی لیلا
چکار کنیم دوران جوانی و بازیگوشیهاش
عید مبعث رو از همین راه دور به شما و تمام خانواده محترمتون و همچنین دوستان و تمام مسلمین جهان تبریک میگم

سلام فرزانه جان
عیدشماهم مبارک عزیز خواهرم

عاطی دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 19:29

ای خواهر!چیکار کنم از دستت؟!!
از کل درس خوندن های بی وقفه ی من! فقط دو ثانیه موبایل به دست گرفتنمو دیدی؟ نمی گی یکی این متنو بخونه چی با خودش فکر می کنه؟بچه های بین الملل به اندازه ی کافی متهم به تنبلی هستن،شما جو رو بیشتر متشنج نکن!

آخ الهییییییی

من اعتراف میکنم ، من اعتراف میکنم این عاطی جان خیللللللللی بچه درس خونیه باورکنید راس میگم.
حالا خوب شد عزیز!؟

دادا سه‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:18

ایام خوش!!! امتحان با شادی !!!! و زیبایی!!!! تابستانی مبارک باد.

ممنونم
تابستان شماهم پربرکت باد

عاطی چهارشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 13:04

حالا خوب شد!اینو می شه به عنوان مدرک نشون یکی بدم تا مطمئن شه من بچه درس خونم!!

آهان ...یکی !!... خوبه !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد