... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

یک تامل

به عنوان یک حلزون خانه بدوش، طی این همه سفر جورواجور و حشر و نشر با طیف های مختلفی ازخانمها و مسائل و مشکلاتشان و پس ازچندین سال جر و بحث با دوستان مطالعات زنان درباب مسائل زنان و خانواده و آشنایی با نگاههای فمینیستی و اضافه کنم لمس کوه عظیم مشکلات دختران دانشجوی خوابگاهی و غیرخوابگاهی، یک گزاره، مدام و مدام در ذهنم مرورمیشود و تقویت و تقویت و بازهم تقویت:

«حیا یکی از مهمترین و اساسی ترین نیازهای حیات آدمی است » و تجربه کم و محدود من میگوید حیا ازجمله صفاتی است که یا هست یا نیست منظورم این است یا ازاول برای همیشه با حیایی یا ازاول برای همیشه بی حیا، حیا اگر برود، آب رفته ای است که دوباره به جو برنمی گردد. اقتضائات فرهنگی اجتماعی مجازند محدوده اش را کم و زیاد بسازند اما نباید جوهره آن ازمیانمان رخت بربندد. همه انسانها ازرواج این خصیصه انسانی نفع میبرند اما به باور من دریک وجه مشخص  زنان و نهاد خانواده بیشترازهمه و عجبا که ما زنان چه بی مهابا این مهمترین سپردفاعی مان را به حراج گذاشته ایم.

برای این باورم دنبال دلیل  نمی گردم که شهودی است بی نیاز از دلیل آنگونه که آفتاب آمد دلیل آفتاب. درحکمت اسلامی و کلن دینی می خوانیم گناه آفت تفکردرست و پذیرش حق است، این نکته همیشه درپس زمینه ذهنم بوده و هست و همیشه خواسته ام به درکی درخور ازاین موضوع برسم و دراین کاوش مدام، باز هم تجربه به من می گوید موضوع حیا یکی از آن محدوده هاست؛ حقیقتی که خطر میل به عصیان در آدمی پذیرشش را تهدید می کند.  

درزندگی یک جاهایی آدم طعم آدم بودن را بهتر می چشد و ظهور حیا یکی از اون موقعیت هاست.

خدایا ! از نبود این صفت به تو پناه می بریم.

نظرات 3 + ارسال نظر
زینب چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 21:40

سلام لیلا جان..
1- در مورد این موضوع که گفته ای "حیا اگر برود، آب رفته ای است که دوباره به جو برنمی گردد" موافق نیستم.چون معتقدم انسان با تلقین نفس و تلاش می تواند یک خصیصه را که در او وجود ندارد یا از بین رفته ،را احیا یا بازسازی کند..
در فرانسه یک مطب تلقین نفس به نام "مطب نانسی " وجود دارد که حاکی از این امر است که تلقین نفس بسیار حائزاهمیت است.همچنان که حضرت علی (ع) روایتی در مورد تلقین نفس دارند که مضمون آن ، این است که انسان می تواند با تلقین نفس یه خصیصه اخلاقی را برای خود به وجود بیاورد.نتیجه اینکه به نظرم حیای از دست رفته را می شود دوباره بازسازی کرد و می توان با حیا شد.
2-در روایات ما یکی از ویژگی های مثبت انسان حیا معرفی شده است..در روایت آمده که:لا دین له لمن لا حیاء له.(کسی که حیا ندارد دین ندارد).همچنین در قرآن آمده است که دختران شعیب با حیا راه می رفتند
3-اهمیت حیا به قدری است که هر چه ما حیا را تقویت کنیم به کاهش جرم و جنایت در جامعه کمک کرده ایم.رابطه ی عجیبی بین حیا و پیش گیری از جرم وجود دارد.انسان بی حیا ، کرامت انسانی خود را از دست می دهد و این امر باعث می شود که به حقوق دیگران تجاوز کند و حد و مرزها را نشناسد.

بابایی پنج‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 13:04

لا دین لمن لاحیاء له

زینب پنج‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 22:17

سلام جناب بابایی...ممنونم بابت اصلاح روایت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد