... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

خدای خوش ذوق

  • دیروز و امروزم صرف همایش بین المللی فلسفه حقوق زن شد، دیروز صبح تاشب فقط گوش دادم، هی بدک نبود اما ازاون چنگ ها به دل نمی زد. خداییش اگر دست من باشد آئین نامه برگزاری همایش می نویسم توووپ؛ یک بنام خدا بعدش برو سراصل مطلب... والله عصر، عصرسرعته. درسته نهضت درستایش آهستگی راه افتاده اما خب خطبه خوانی و تبریک و تشکرگویی و مقدمه چیینی های اظهرمن الشمس برای مخاطب خاص، مصداق مردم آزاریه بخداااا.

اما امروز! بی خیال نوبت صبح شدم و خوابیدم. همایش عصر، عالی بود؛ زد و خوردی بود به معنی واقعی کلمه.یک نگاه مدعی بود حقوق بشر، حقوق انسان بماهو انسان است و پایه های اخلاقی محکم دارد و کنوانسیون منع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان تبیین اصل «عدم تبعیض بین ابناء بشراست». نگاه مقابل می گفت حقوق زن باحقوق بشر فرق دارد و اینجا ملاحظات جنسیتی را نبایداز نظر دورداشت. نگاه حقوق بشری می گوید نگاه تفاوت محور باید تن به پذیرش من بدهد. اما چرا؟ حقوق بشر که خب بله قطعا محترم است امامرجع تبیین این حقوق کیست؟ گفتمان حقوق بشری مخالف تفاوت میان زن و مرد، موفق شده است خیلی از فرهنگ ها را درخود استحاله بسازد به معنای مثبت یا منفی اش، اما حقیقت اینست که فرهنگ های باسابقه ای مثل فرهنگ اسلامی هم باقاطعیت، حرف خودشان را می زنند و مدعی دارایی خاص خودشانند. این انفکاک اصطکاک آفرین را چطور می توان حل نمود؟ آیا چاره ترمیم احکام جنسیتی برحسب شدت و ضعف فشارهای بین المللی است؟ نشمین، دوست حقوق جزایی ما براین عقیده است، اما شاید قضیه به سادگی تغییرچند ماده قانونی صرف نباشد. درهرصورت چاره چیست؟ صحبت های خانم دکتر مستقیمی ازمیان طیف تفاوت گراها جالب بود، ایشان بر حسب نگاه عرفانی شان سعه دید درخورستایشی داشتند؛ به نظرایشان پارادایم های فکری پراگماتیک، کمونیسم،فمینیسم، پوزیتویسم و ... سرشاخه ها و رئوس اندیشه مکاتب را معین می کند ولی تلاش همه این ها درجهت احقاق حقوق زن برخاسته از فطرت عدالت گرایی انسانی شان است و براین اساس بجای تقابل باید به گفتگو باپارادایم ها بیاندیشیم و دراین راه بهترین کار نزدیک شدن به فطرت است و حرکت ما باید براساس خطوط بیشتر، فطری باشد. درجلسه اول همایش هم دکتر غرویان دردیدگاهی نزدیک به ایشان فرمودند: مرحوم ...(اسم ایشان یادم نیست) درکنار چهاردلیل، انصاف را جزء ادله شمردند لذا درست اینست که حرف دنیا را گوش دهیم چرا که قران هم فرموده حرفها را بشنوید و از بهترین ها تبعیت کنید، دین گفته است حکمت را ولو از اهل شرک بیاموزید و ...

نگاه تفاوت محور می گوید من به بخشهایی از این حقوق بشری که شما برای بشر مونث نوشتید خدشه دارم و حرفم بطورمشخص اینست، حالا! چرا گفتمان غالب باید گوشهایش را ببندد؟ این سوال را از دکتر سید فاطمی که نگاه حقوق بشری داشتند پرسیدم فرمودند نقدا که ما اقلیت بودیم دراین جلسه، وه که عجب توجیه شدم دراین قضیه!!

  • دو روزیه دوتا از بچه های مهندسی دانشگاه کرمانشاه مهمان من اند، مهندسان فلسفه دوستی که برای خودشان انجمن فلسفه راه انداختند و حالا تمهید القواعد ابن ترکه می خوانند. بچه ها خیلی انرژی دارند، خیلی برنامه ها درسردارند، خیلی امیدها دارند اما من فکر میکنم روزی حتما این سطح وسیع آب روان، ترجیح می دهد در انزوای یک عمق عمیق جمع شود تا اگر نتوانست دنیا را گلستان کند لااقل گلی بر حاشیه نگاهشان به هستی برویاند. راستی کدام بهتراست شور جوانی یا ثبات میان سالی و پیری؟ وقتی همه اش می دویدم تصورش را هم نمی کردم  روزی نشستن را بپذیرم حالا اما فهمیدم نشسته بیشتر می توان دوید.
  • دارم فکر میکنم خدا چقدرخوش ذوق است که دربرنامه هایش شبهایی برای بیداری قرارداده.
نظرات 5 + ارسال نظر
زینب جمعه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 17:37

سلام .
من به شخصه با تساوی حقوق زن و مرد به طور کامل موافق نیستم زیراخداوند دو جنس زن و مرد را متفاوت آفریده و تفاوت های آنان سبب تفاوت در کارائی آن ها شده است. هر دو جنس مقدس و محترمند اما در خلقت و کارآیی آنان تفاوت وجود دارد.آیا با وجود تفاوت در کارائی و خلقت می توان با جعل قانون و معاهده بر خلاف این ساختمان فکری و طبیعی قیام کرد و از واقعیت های خارجی اعراض نمود؟ به تعبیر دیگر آیا تشریع می تواند تکوین را دگرگون سازد؟آیا برای دفاع از حقوق زن ما باید تناسب را در نظر بگیریم یا تساوی؟یا منطق عدالت محوری صحیح است یا مساوات محوری؟
در کنوانسیون منع تبعیض علیه زنان آمده است که باید تساوی را مد نظر قرار داد نه تناسب را، خواه این تساوی با ساختمان و تکوین زن و مرد بسازد خواه نسازد، خواه کارایی داشته باشد خواه کارایی نداشته باشد.آیا واقعا عقل چنین منطقی را می پذیرد یا اینکه عقل می گوید باید سراغ عدالت رفت؟ عقل مگر نه این است که هر چیزی باید سر جای خودش قرار گیرد.

زینب جمعه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 17:42

تساوی یک شعار فریبنده و کاذب برای جمع کردن رأی و جلب توجه دیگران است، اما مصلحت جامعه و دفاع از حقوق زنان اقتضای عدالت و تناسب دارد نه مساوات. چون مرد و زن از نظر جسمی و روحی با یکدیگر مساوی نیستند.
انتقادات زیادی به این کنوانسیون وارد است.گویا غربی ها می خواهند فرهنگ خود را بر ما تحمیل کنند .انتقاد هایی از جمله موارد زیر بر این کنوانسیون وارد است.
1-در بند ج ماده یازده کنوانسیون عنوان شده «زنان مساوی با مردان حق انتخاب آزادانه حرفه و پیشه را دارند» حال آنکه در ماده سیزدهم اعلامیه حقوق بشر اسلامی عنوان شده:‌ «هر انسانی آزادی انتخاب کار شایسته (و نه هر حرفه و پیشه ای) را دارد به گونه ای که هم مصلحت خود و هم مصلحت جامعه برآورده شود» قابل توجه است که در غرب، روسپیگری نوعی حرفه محسوب می‏گردد و منع قانونی ندارد، حال آنکه در اسلام جرم محسوب شده و پیگرد قانونی دارد.
2-بند ح ماده ده، ماده دوازده، بند ب ماده چهارده و بند هـ ماده شانزده به موضوع حق زن در پیشگیری از بارداری و برنامه ریزی خانواده پرداخته ولی در کل کنوانسیون حتی یک بند از یک ماده هم به حق زن در برخورداری از عفت، حیاء و صفای باطنی اشاره نکرده است آنچه که قرآن در موارد متعدد از جمله در ماجرای حضرت مریم(س) بر آن تأکید دارد.
3-شانزده ماده کنوانسیون که به بحث حقوق زنان پرداخته، 25 بار بر حقوق زنان در اشتغال و بهره وری که همان رسیدن به رفاه اقتصادی می‏باشد تأکید کرده است،‌ در حالیکه حتی در یک ماده نیز به حقوق معنوی و اخلاقی زنان جامعه اشاره نکرده است.
4-.....

ممنونم زینب گرامی
کاش اگر زحمتی نیست و وقت داری نقدهای دیگر به کنوانسیون رو هم بنویسی.
درمورد نکته 2 : دارم به این فکر میکنم اگر کنوانسیون به حقوق معنوی ازقبیل حق حیا و عفت نپرداخته آیا اجرایش سدی دربرابراین حقوق هم می شود یانه؟ اگر مانع تراشی دربرابر این حقوق معنوی نباشد و صرفا بحث مسکوت ماندن این امور مطرح باشد مشکل چندانی نخواهد افرید.
همین تامل درمورد نکته سه هم می شود مطرح گردد.

اسکندری جمعه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 23:23

چقدر نگران آن مهندس ها شدم . کاش میشد راهی پیدا کرد و از اکنون فردای این تلاش های خوش بینانه را به آنها نشان داد. حداقل کاش میشد منظرهای فلسفی بیشتری را برایشان گشود که با ابن ترکه خود را از بالای ارتفاع بلند و لغزان آنتولوژی زبان محور اسلامی معلق نبینند و اضطراب وجودی شان پر دو صد نشود.

مجموعه خوب و پرکاری هستند و اساتید خوبی هم دارند. بهرحال برایشان ارزوی موفقیت و افق های مطلوب دارم.

حسنا شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:39

خدای خوش ذوقی داریم. توی برنامه هایش این روز خنک بهاری را قرار داده. روزی که بعد از گرمای این هفته حسابی می چسبد.

این آقای دیوید پیلین ازدیشب گیجم کرده حسابی رفیق جان...
تاحالا هیچ فکر کردی خدای فلسفه چقدر بی احساس است؟؟

بهرام یکشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 21:46 http://pargar6.persianblog.ir


خرده گیری دوم:
بنقل از سخنران آورده اید:« ولی تلاش همه این ها درجهت احقاق حقوق زن برخاسته از فطرت عدالت گرایی انسانی شان است» و خودتان در تایید آن فرموده اید:« دراین راه بهترین کار نزدیک شدن به فطرت است و حرکت ما باید براساس خطوط بیشتر، فطری باشد.» این سخن بر دو مجهول استوار است: فطرت چیست؟ و دوم اینکه: آیا نویسندگان و ملل باورمند به منشور حقوق بشر این فطرت مورد نظر شما را ندارند و عاری از فطرت هستند؟

خرده سوم:
شما با تایید مینویسید:« نگاه تفاوت محور می گوید من به بخشهایی از این حقوق بشری که شما برای بشر مونث نوشتید خدشه دارم و حرفم بطورمشخص اینست،» چرا رودربایستی دارید نگاه تفاوت محور از بیخ با برابری حقوقی زن مخالف است و نه فقط با "بخش هایی" از آن. و تازه بقول حقوقدانان این حق یک امر بسیط است و نمیشود یال و دمش را برید: برابری حقوقی یا هست یا نیست. من نمیتوانم با شما کمی برابر باشم. یا برابرم یا نیستم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد