گابریل مارسل می گوید رازها فراتراز ما نیستند بلکه حقایقی فراگیرنده ما هستند. درجهان راز زدایی شده رازها دیگر دربرگیرنده ما نیستند بلکه دربرابرما قراردارند و همین امر پرسش و پرسشگری را موجب می شود. بنظرم شاید هیچ چیز به اندازه تکثر و مواجهه با جهان های مختلف، نتواند جهان راز آلود ما را به لرزه درآورد و رازها را به مساله تبدیل نماید. گفتگو نعمتی است بخدا ولی حیف که گفتگو بلد نیستیم. خیلی از گفتگوها مرا به یاد بازی وسط تنها(اگردرست نوشته باشم) می اندازند. یکی تمام همش این است توپ به او نخورد، دیگری تمام همش این است توپ را به دیگری بزند. ما گفتگو را درخانواده یاد نمی گیریم و درمدرسه و دانشگاه تمرین نمی کنیم تا در سیاست و اجتماع و زندگی جمعی بکارمان آید.
چرا وقتی استاد یا وزیر وکیل و کلن کسی برای خودمان می شویم، رحم و شفقت یادمان می رود ولو سرکلاس درس یا درکتاب و مقاله مان نسبیت اخلاق را با هزار دلیل مردود بدانیم؟!...شاید هیچ چیز به اندازه نقض اصول اخلاقی مایه کوچیکی آدمها نگردد.
خانه چیست و خانه انسان کجاست؟ بنظرم بین بی خانمانی و ناآرامی آدمی ارتباط محکمی برقراراست.
سلام بر لیلای عزیزم...
1-گفتی فرهنگ گفتگو باید توی خونواده ها حاکم باشه این حرفتو شدیدا قبول دارم...ولی مسئله مهم در اینجا موضوع همین گفتگو هست..اینکه ما باید فرهنگ گفتگو رو موضوع شناسی کنیم ، ..راجع به چه مسائلی باید تو خونواده ها گفتگو بشه؟موضوع بعدی این هستش که به فرض اینکه ما موضوع گفتگو رواهم و مهم کردیم و موضوع مهم رو قشنگ شناسایی کردیم آیا مجال این وجود داره یا ما را توان و حوصله یا جنبه این هست که خیلی از مسائل رو مورد گفتگو قرار بدیم؟
2-گفتی" شاید هیچ چیز به اندازه نقض اصول اخلاقی مایه کوچکی انسان ها نگردد"..لیلا جان یک سری از اصول اخلاقی فراسوی زمان و مکان و اشخاص اصول مشترک اخلاقی هستند و همگان آن را قبول دارند و نقض این اصول شاید مایه کوچکی انسان گردد ولی بحث روی اصول اخلاقی غیر مشترک هست..شاید انجام یک عمل از نظر من نوعی نقض اصول اخلاقی باشد و از نظر دیگری خیر..سوال این است که آیا ما اینجا می توانیم بگوییم این شخص اصول اخلاقی رو نقض کرده و کوچک شده ؟؟؟؟
سلام بر لیلای عزیزم...
1-گفتی فرهنگ گفتگو باید توی خونواده ها حاکم باشه این حرفتو شدیدا قبول دارم...ولی مسئله مهم در اینجا موضوع همین گفتگو هست..اینکه ما باید فرهنگ گفتگو رو موضوع شناسی کنیم ، ..راجع به چه مسائلی باید تو خونواده ها گفتگو بشه؟موضوع بعدی این هستش که به فرض اینکه ما موضوع گفتگو رواهم و مهم کردیم و موضوع مهم رو قشنگ شناسایی کردیم آیا مجال این وجود داره یا ما را توان و حوصله یا جنبه این هست که خیلی از مسائل رو مورد گفتگو قرار بدیم؟
2-گفتی" شاید هیچ چیز به اندازه نقض اصول اخلاقی مایه کوچکی انسان ها نگردد"..لیلا جان یک سری از اصول اخلاقی فراسوی زمان و مکان و اشخاص اصول مشترک اخلاقی هستند و همگان آن را قبول دارند و نقض این اصول شاید مایه کوچکی انسان گردد ولی بحث روی اصول اخلاقی غیر مشترک هست..شاید انجام یک عمل از نظر من نوعی نقض اصول اخلاقی باشد و از نظر دیگری خیر..سوال این است که آیا ما اینجا می توانیم بگوییم این شخص اصول اخلاقی رو نقض کرده و کوچک شده ؟؟؟؟
زینب عزیز سلام 1- قدرت گفتن از علایق، سلیقه ها، برنامه ها و تصمیمات و حتی احساسات منظورم است و متقابلا قدرت شنیدن همدیگر. احترام بزرگتریک مقوله است منطق مقوله دیگر که مقوله اول را تحت پوشش باید قراردهد. زورگویی و ظلم پذیری تبعات و پیامدهای فرهنگ ریش سفیدی حاکم برخانواده هاست. 2- موردی را فرض بگیر که طرف مقابلت میداند عمل ایکس بد است و با این نگاه مرتکب آن می شود. منظورم بیشتراین قبیل موارد است.
راز خود با یار خود هرگز مگو یار را یاری بود از یار یار اندیشه کن.
وجود راز و بعد هم مسئله شدنش باعث ترقی میشه، البته منظورم از راز، رازهای هستی ست نه رازهای زندگی شخصی که البته اگر برملا بشه باعث سقوطه گاهی اوقات.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
خانه یعنی نفست
خانه یعنی مویت
خانه یعنی شکن اندر شکن گیسویت
خانه یعنی من و محراب کمان ابرویت.
...
روزگار این معنی را از خانه بمن آموخت.
سلام بر لیلای عزیزم...
1-گفتی فرهنگ گفتگو باید توی خونواده ها حاکم باشه این حرفتو شدیدا قبول دارم...ولی مسئله مهم در اینجا موضوع همین گفتگو هست..اینکه ما باید فرهنگ گفتگو رو موضوع شناسی کنیم ، ..راجع به چه مسائلی باید تو خونواده ها گفتگو بشه؟موضوع بعدی این هستش که به فرض اینکه ما موضوع گفتگو رواهم و مهم کردیم و موضوع مهم رو قشنگ شناسایی کردیم آیا مجال این وجود داره یا ما را توان و حوصله یا جنبه این هست که خیلی از مسائل رو مورد گفتگو قرار بدیم؟
2-گفتی" شاید هیچ چیز به اندازه نقض اصول اخلاقی مایه کوچکی انسان ها نگردد"..لیلا جان یک سری از اصول اخلاقی فراسوی زمان و مکان و اشخاص اصول مشترک اخلاقی هستند و همگان آن را قبول دارند و نقض این اصول شاید مایه کوچکی انسان گردد ولی بحث روی اصول اخلاقی غیر مشترک هست..شاید انجام یک عمل از نظر من نوعی نقض اصول اخلاقی باشد و از نظر دیگری خیر..سوال این است که آیا ما اینجا می توانیم بگوییم این شخص اصول اخلاقی رو نقض کرده و کوچک شده ؟؟؟؟
سلام بر لیلای عزیزم...
1-گفتی فرهنگ گفتگو باید توی خونواده ها حاکم باشه این حرفتو شدیدا قبول دارم...ولی مسئله مهم در اینجا موضوع همین گفتگو هست..اینکه ما باید فرهنگ گفتگو رو موضوع شناسی کنیم ، ..راجع به چه مسائلی باید تو خونواده ها گفتگو بشه؟موضوع بعدی این هستش که به فرض اینکه ما موضوع گفتگو رواهم و مهم کردیم و موضوع مهم رو قشنگ شناسایی کردیم آیا مجال این وجود داره یا ما را توان و حوصله یا جنبه این هست که خیلی از مسائل رو مورد گفتگو قرار بدیم؟
2-گفتی" شاید هیچ چیز به اندازه نقض اصول اخلاقی مایه کوچکی انسان ها نگردد"..لیلا جان یک سری از اصول اخلاقی فراسوی زمان و مکان و اشخاص اصول مشترک اخلاقی هستند و همگان آن را قبول دارند و نقض این اصول شاید مایه کوچکی انسان گردد ولی بحث روی اصول اخلاقی غیر مشترک هست..شاید انجام یک عمل از نظر من نوعی نقض اصول اخلاقی باشد و از نظر دیگری خیر..سوال این است که آیا ما اینجا می توانیم بگوییم این شخص اصول اخلاقی رو نقض کرده و کوچک شده ؟؟؟؟
زینب عزیز سلام
1- قدرت گفتن از علایق، سلیقه ها، برنامه ها و تصمیمات و حتی احساسات منظورم است و متقابلا قدرت شنیدن همدیگر. احترام بزرگتریک مقوله است منطق مقوله دیگر که مقوله اول را تحت پوشش باید قراردهد. زورگویی و ظلم پذیری تبعات و پیامدهای فرهنگ ریش سفیدی حاکم برخانواده هاست.
2- موردی را فرض بگیر که طرف مقابلت میداند عمل ایکس بد است و با این نگاه مرتکب آن می شود. منظورم بیشتراین قبیل موارد است.
راز خود با یار خود هرگز مگو یار را یاری بود از یار یار اندیشه کن.
وجود راز و بعد هم مسئله شدنش باعث ترقی میشه، البته منظورم از راز، رازهای هستی ست نه رازهای زندگی شخصی که البته اگر برملا بشه باعث سقوطه گاهی اوقات.