در این زمانه بی های و هوی لال پرست
خوشا به حال کلاغان قیل و قال پرست
چگونه شرح دهم لحظه لحظه خود را
برای این همه ناباور خیال پرست؟
به شب نشینی خرچنگهای مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال پرست؟
رسیده ها چه غریب و نچیده می افتند
به پای هرزه علفهای باغ کال پرست
رسیده ام به کمالی که جز اناالحق نیست
کمال دار برای من کمال پرست
هنوز زنده ام و زنده بودنم خاری است
به تنگ چشمی نامردم زوال پرست
محمد علی بهمنی
کاش گاهی وقتا، خدا از پشت اون ابرها می اومد بیرون و گوشم رو محکم میگرفت و داد میزد:
آهای!!
بشین سر جات اینقد غر نزن
همینه که هست.
بعد یه چشمک میزدو آروم تو گوشم میگفت:
همه چی درست میشه...
از تراوشات خودت بود؟!
و من همیشه آرزو میکنم:
کاش خدایی بود و به این مردمان مستاصل و بینوا کمک میکرد، در حد اون کمک هایی که سوپرمن میکنه، یهو میاد آدم رو از توی بدبختی بیرون میکشه...
نه. خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
خاله ای جون سلام. نامرد شدین
دیگه یه خبر از ما نمی گیرین...
سلام
شک نداشته باش که نامردم.
خدمت می رسم عزیز....
دمت گرم...
گاه سهرابی و گاه سقراطی !
هرچه باشی در دل و برچشمی
هنوز با همه دردم امید درمان است!