... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

خواستگاری

زبتون بانو تقاضا کرده درباب سنت خواستگاری بحث شود. از آنجا که این موضوع با یک ضلع نگاه و دغدغه من یعنی مطالعات زنان پیوند می خورد بدم نمی آید این مسئله را از درون کتاب ها و مقالات صامت به میدان یک بحث زنده بکشانم، اینطوری هم درخواست دوستان اجابت می شود، هم مطالعات زنان یک جهشی می یابد و هم تکلیف نظریه حسنا رفیق در باب نظریه ها  روشن خواهد شد. یادم هست همیشه می خواستم دیدگاه شهید مطهری را درباب حکمت انحصار خواستگاری دردست آقایان بپذیرم اما چه کنم که استحکام این توجیه، در دیدگاه مکتب حقوق طبیعی - الهی ایشان، درست چند قدم آن طرف تر، درست در بحث تعدد زوجات، فرو می پاشد؛ طبیعت زن اگر طرح درخواست ازدواج از ناحیه زن  را برنمی تابد، حد اقل در تجربه زنده من از روحیات زنانه، چند همسری مرد را هم نمی پسندد. اگر بناست کنار آمدن زنان عرب با سنت چند همسری، بیانگر این امر باشد که تعدد زوجات مرد، خشی عمیق بر روان زنانه نیست، من فکر می کنم مجاز باشم جسارت بخشی از دختران امروز و دیروز و فردای خودمان در پیشقدم شدن برای خواستگاری را توجیه کننده نبود ناسازگاری میان این امر با روان زنانه بدانم، حالا بماند که بخش عمده زنان عالم بر این روال عمل می کنند. 


باوجود اوج ترافیک ذهنی در فاصله دانشکده الهیات و خوابگاه، فرصتی دست داد گوشه موشه های ذهنم را جمع و جور نمایم که حاصلش این شد:


آیا انحصار خواستگاری در دست آقایان، بیشتر یک سنت است یا فرهنگی دینی؟

 انحصار خواستگاری دردست آقایان، آیا ابتکار عمل زن در ساخت سرنوشتش را محدود نمی سازد؟

ازدواج در فضای فرهنگی ما بیش از آنکه یک انتخاب باشد یک ضرورت است، در انجام این ضرورت، پیشقدم شدن مرد مذموم نیست اما پیشقدم شدن زن با مقولاتی مثل حیا و حرمت و شان و ... ارتباط می یابد. ایا معقول است در برخورد با یک ضرورت، فاعلیت را به یک طرف این ضرورت ببخشیم و طرف دیگر را خلع ید کنیم مخصوصا اگر مبنای این ضرورت را طبیعت آدمی بدانیم؟

درست است که تنها راه انجام این ضرورت پیشگامی زن در خواستگاری نیست اما از یک زاویه دیگر جای این سوال هست که اگر ازدواج ضرورتی است مهم، چرا اساسا اقدام زن برای انجام آن باید ناپسند باشد؟ 

آیا چون پاسخ رد شنیدن برای خانمها گران تمام می شود؟ اما براستی آسیب و زیانی که ازاین ناحیه متوجه زنان در سطح وسیع می شود بیشتر است یا آسیبی که در اثر تنگناهای ناشی از امر خواستگاری متحمل می شوند؟ شخص ایکس که تصمیم می گیرد به بازار برود ولباس های مختلف را ببیند و امتحان نماید لباس بهتر و مناسب تری انتخاب می کند یا شخص ایگرگ که در منزل نشسته و از چند لباس محدودی  که دیگران به او پیشنهاد می دهند یکی را انتخاب می نماید؟

 یک مرد می تواند برای زندگی اش برنامه ریزی کلان داشته باشد و ازدواج قدرت پیش بینی او را محدود نمی سازد چون نسبت به  زمان ازدواج و کم و کیف آن اختیاربیشتری دارد اما ازدواج برای یک زن بیشتر به یک نقطه کور می ماند؛او منتظر است مورد مناسب به او پیشنهاد دهد و اگر ان مورد مناسب درست وسط یک موقعیت تحصیلی و شغلی سخت، سرو کله اش پیدا شد، وضعیت کلی، او را مجبور می سازد همه برنامه هایش را با مسئله ازدواج هماهنگ سازد و اگر بی خیال باشد یا سرسختی نشان دهد باید قید یک ازدواج متناسب و مناسب را برای همیشه بزند.

امیدوارم این نوشته،  دال بر موافقت بنده با خواستگاری از سوی زن تلقی نشود. این نوشته شاید بیان وجه حساست ذهنم نسبت به پیشنهاد زیتون بانو باشد. جای انکار نیست که همین مقدار تامل و شاید بیشتر در خصوص آنسوی قضیه نیز می توان مطرح کرد.

----------------------- 

کامنت زیتون:

«مدتیه که سنت انحصار خواستگاری آقا از خانوم برای من به شکل جدی مورد چالش قرار گرفته...

احساس میکنم این سنت امروزه جوابگوی جامعه تطور یافته و متحول شده ما نیست
به نظر من سنت دیروز جوابگوی نیاز امروز نیست
به نظر شما اشکال داره که ما این سنت رو آپ دیت کنیم ؟؟!!!!!»

نظرات 40 + ارسال نظر
کارگر صحافی یکشنبه 17 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 23:38

خواستگاری توسط مرد یا خویشان و دوستان نزدیک مرد انجام می‌گیرد. خواستگاری مرد از زن بر طبق و میزان ناموس خلقت می‌باشد و عکس آن بر خلاف قانون آفرینش است؛ زیرا مرد به عنوان جنس مذکر همیشه خواهان است و زن خواسته، از مرد طلب و عشق مطلوب است. راز زن حیا ، عفت ، ناز و کرشمه به قول ویل دورانت «زن فقط زنده است که معشوق باشد و توجه کردن به او مایه حیات او است؟»
تلاش غیر مستقیم در امر خواستگاری مطلوب و پسندیده است به این معنا که اگر واقعاً به جوانی پاک، متدین، اهل زندگی و برخوردار از ویژگی‌های مطلوب برخورد نمودید و در یک کلام او را شایسته همسری خود تشخیص دادید، می‌توانید از دوستان خود، افراد فامیل (که مورد اطمینان باشند) و معلمی خیرخواه به عنوان پیک و رابط استفاده نمایید تا با طرح مساله به صورت غیر مستقیم به شخصیت شما آسیبی نرسد.
طرح پیشنهاد ازدواج از طرف زن به مرد در تاریخ اسلام بی‌سابقه نیست، همان گونه که حضرت خدیجه (س) وقتی به خصوصیات ایمانی و اخلاقی رسول اکرم صلی الله علیه و آله واقف شدند، به آن بزرگوار پیشنهاد ازدواج دادند، امّا این نکته باید حتماً مورد توجه قرار گیرد که طرف متقابل باید فردی با شخصیت و برخوردار از اخلاق حسنه و منشی نیکو باشد در غیر این صورت ممکن است طرف مقابل: طرح پیشنهاد ازدواج از سوی زن را به حساب نقاط ضعفی در زن بگذارد و پس از ازدواج همواره آن را دست‌آویز خود قرار دهد و به زن سرکوفت بزند و او را تحقیر نماید.
اقدام به خواستگاری از سوی دختر هیچ منع شرعی ندارد. البته به شرطی که با اذن پدر باشد و رضایت او جلب شده باشد، امّا چنین فردی باید به تبعات منفی این اقدام نیز توجه داشته باشد.

تبعات منفی خواستگاری دختر از پسر


عدم تشخیص درست دختر به دلیل احساسی بودن
درست است که اقدام به خواستگاری از آشنایی‌های پیشین حکایت می‌کند امّا هر آشنایی منجر به دلبستگی و محبت به یکدیگر نمی‌شود و ممکن است به پیوندی خجسته و میمون و تشکیل خانواده‌ای موفق نیانجامد... به دیگر سخن دختر جوان تشنه محبت، عشق و در جستجوی تأمین نیازهای عاطفی خویش است و گاه نمی‌تواند تشخیص دهد که همه جوانان در اظهار علاقه و ابراز محبت صادق نیستند.

امکان شنیدن پاسخ منفی و مشکلات روحی
امکان پاسخ منفی از سوی پسر یا خانواده و وابستگان او نباید مورد غفلت و بی‌توجهی واقع شود. بنابراین باید همانند پسری که اقدام به خواستگاری می‌کند و جواب رد می‌شنود، او نیز خود را برای شنیدن پاسخ منفی آماده نماید. چه بسا اتفاق می‌افتد که علی‌رغم تمایل دختر و پسر به زندگی مشترک، وابستگان دو طرف از این وصلت و پیوند جلوگیری می‌کنند. از این رو احتمال این که دختر از نظر روانی، روحی و عاطفی آسیب‌پذیر شوند، وجود دارد، این در صورتی است که دختر اذن پدر را جلب کرده باشد، امّا در صورت اقدام خود‌سرانه و تصمیم عجولانه، بر دشواری امر افزوده می‌شود، زیرا اجازه ندادن پدر به این کار، یعنی بر هم زدن تمام مقدمات و بسترهای فراهم شده توسط دختر و پسر که سخت طاقت فرسا و دشوار است.

سرکوفت‌ها و منت گذاری‌های احتمالی بعد از ازدواج
بر فرض که این خواستگاری به سرانجام برسد و به ازدواج ختم شود، دختر جوان باید خود را برای سرکوفت‌ها و منت‌گذاری‌های احتمالی، برچسب‌ها و انگ‌ها از سوی پسر و خانواده او و حتی از سوی خانواده خود مهیا نماید، چرا که ممکن است با بروز هر مشکلی در خانواده سیل تحقیر‌ها و تهمت‌ها متوجه او شود.

بررسی عرفی خواستگاری دختر از پسر

از نظر عرفی، اقدام به این کار به صورت مستقیم چندان مطلوب و پسندیده نیست و بهتر آن است که وابستگان دختر در صورت وجود شرایط لازم، به صورت غیر مستقیم در این امر خدا پسندانه اقدام نمایند.

همو یکشنبه 17 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 23:40

زیتون جان اگه خودت به خوشگلی داداشت بودی تا حالا ازدواج که سهله چندتا بچه هم داشتی

همو یکشنبه 17 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 23:43

زیتون جان گاهی یه سر به دل ما هم بزنی بد نیست. تنهایی آزارم میده.
ببخشید

زیتون دوشنبه 18 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 01:43

چشت دراد همو جان خیلی هم خوشگلم

به داداش منم نظر نداشته باش من خودم باید زن واسش انتخاب کنم

شکلک های این بلاگ اسکای ماهم بعضا خیلی فاخرن هااااااا.

زیتون دوشنبه 18 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 01:57

چند نکته و سوال خدمت کارگر دوست داشتنی صحافی:
اولا بحث اذن پدر رو لطفا روشن کنید که از چه منظری مطرح کردید؟ فقهی یا عرفی یا...
دوما با نگاه طبیعی به بحث زنان و مردان شاید قسمت اول صحبت شما قابل پذیرش باشه ولی اگر نگاهمون تاریخی باشه چی؟
نگاه طبیعی به نظرم در بعضی جهات قابل خدشه است
سوما بحث تبعات منفی و مشکلات روحی که برای دختر ذکر کردین (در صورت طرد دختر توسط پسر)
حالا سوال من اینه که در صورتی که دختر شانس یه ازدواج خوب رو پیدا نکنه و یا اصلا به هیچ وجه فرصت ازدواج رو پیدا نکنه چی ؟ به نظرتون آیا این اتفاقات که گریبانشو میگیره براش مشکلات روحی و ناراحتی و سرکوفت به همراه نداره ؟
اگر داره پس فرقش در چیه ؟
در هر صورت دختر بینوا ناراحت و افسرده میشه
پس راه حل معقولانه تر و منطقی تر و دارای محاسن بیشتر و معایب کمتر را باید مطرح کرد و پیشنهاد داد.
خوشحال میشم به سوالات جواب مستدل داده بشه

گندم دوشنبه 18 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 07:28 http://www.medbeheshti92.blogsky.com

سلام
راستش من به عنوان یک دختر نمیتونم شخصا برم و از یکى خواستگارى کنم اما فکر میکنم اگه واقعا طرف مقابل انسان شایسته اى باشه که اهل سوءاستفاده گرى هم نیست به صورت غیر مستقیم و با واسطه انجام دادن این کار عیبى نداشته باشه

سلام
خواستگاری از سوی زن الزاما به معنای این نیست که خود دختر منفردا پیشنهادش را مطرح نماید همانطور که خواستگاری از سوی پسر به این معنا نیست. پسر می تواند منفردا پیشنهاد داهد یا انتخابش را به خانواده و نزدیکان بگوید و انها را واسطه قرار دهد. اگر اینطور به قضیه نگاه کنیم شاید آنچنان نگرانی را که سبب شود اصل صورت قضیه را پاک کنیم بوجود نیاورد.

بهرام دوشنبه 18 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 13:42 http://pargar6.persianblog.ir/

پیام جناب کارگر صحافی رک و پوست کندۀ نوع نظر سنت به این موضوع است، مثلا وقتی که مینویسد:«خواستگاری مرد از زن بر طبق و میزان ناموس خلقت می‌باشد و عکس آن بر خلاف قانون آفرینش است؛ زیرا مرد به عنوان جنس مذکر همیشه خواهان است و زن خواسته، از مرد طلب و عشق مطلوب است. راز زن حیا ، عفت ، ناز و کرشمه به قول ویل دورانت «زن فقط زنده است که معشوق باشد و توجه کردن به او مایه حیات او است؟»
ما را به اموری بسیار گنگ حواله میدهد:
"ناموس خلقت" چیست؟ آیا هنوز هم باید بر اساس عهدعتیق، خلقت آدمی را باید از گل و رح خدا فرض کنیم و زن همان دنده چپ مرد است؟ آن نوع نگرش، بسیار طبیعی ست که بر اساس قد و قامت خود، قانون و قاموسی در خور داشته باشد، از قبیل اینکه اصلا زن خلق شده که برای مرد باشد، علت وجودی زن، آرامش و لذت و آسایش مرد است.
اما آنچه که علم میگوید با این دیدگاه تعارض دارد. زن کروموزم های ایکس ایکس دارد و خالص است و این مرد است که کروموزوم ایکس ایگرگ دارد. زن هیچ ارگان مردانه ای در بدنش ندارد اما در اندام مردانه فراوانست ارگان های زنانه. یعنی علم بیولوژی براحتی میگوید که زن عنصر توالد و تکثیر است و مرد صرفا برای دستیاری او خلق شده است. تمام تاریخ پنج میلیون ساله انسانی، میگوید که علوم و فنون و هنرها را همه زنان پایه گذاری کرده اند. معماری و کشاورزی پیامد یکجانشینی زنان بوده است و مردان فقط شکارچی بوده اند و گردشگر. نادیده گرفتن تاریخ انسانی که تا همین سی چهل هزار سال قبل زنان بودند که دست بالا را داشته اند و مردان موقعیتی بسیار نازل داشته اند میتواند به اعوجاج فکری بیانجامد.

بهرام دوشنبه 18 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 13:52 http://pargar6.persianblog.ir/

یا اتکائ بر این اصل دروغین که:«عدم تشخیص درست دختر به دلیل احساسی بودن» اگر در جهان مدرن چنین سخنی بگویند گوینده را سرزنش بسیار میکنند. این گفته به صراحت میگوید که زن نمیتواند تشخیص درست بدهد یعنی نادانی ذاتی دارد و قادر به اختیار در سرنوشت و زندگی خودش نیست و همیشه باید مردی زمام زندگی این لایعقل را به دست بگیرد!!! و خنده دارتر اینکه این بی خردی را معلول این میداند که "زن احساسی ست"!!! رو دربایستی را بگذارید کنار و بگوید که زن ناتوان از عقلانیت است.
هیچ علمی نمیپذیرد که زن احساساتی ست و مرد نیست. منتها زن احساساتی لطیف دارد و مرد احساساتی خشن. زن مهربانتر است و مرد خونریزتر.
اینهمه شاعر و نقاش و آوازه خوان و هنرمند مرد آیا شاهد کمی ست بر اینکه مردان هم احساسات دارند؟ و اینهمه زن دانشمند و فرهیحته بخصوص در تاریخ معاصر و در غرب آیا شاهد این نیست که اگر زنان را از اسارت آزاد کنید میتوانند پا بپای مردان بیاندیشند و اروپا خانم اشتون را برای رتق و فتق امورش انتخاب کرده است و نه یک مرد را.
جوامع عقب مانده، هم زنانشان عقب مانده است و هم مردانشان. عقب ماندگی یکی ذاتی نیست و عقب ماندگی یکی عارضی...

بهرام دوشنبه 18 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 14:18 http://pargar6.persianblog.ir/

در الفهرست ابن ندیم، در گفتار خرمیه آمده است که، پس از کشته شدن جاویدان ابن شهرک، رئیس خرمیان؛ زنش خرمه در جلسه فرماندهان بابک را به جانشینی شوی متوفیایش به ریاست خرمیان برمیگزیند و در همان جلسه با اهدای دسته ای ریحان به بابک، از او خواستگاری میکند.
در ایران پیش از اسلام هم زنان ایرانی از موقعیت های خوبی برای خواستگاری کردن و انتخاب همسر برخوردار بوده اند. منظومه هایی مانند ویس و رامین و یا داستان انتخاب رستم از سوی تهمینه ناظر همین موضوعند. حتی مگر نه اینست که خدیجه از پیامبر اسلام خواستگاری میکند؟
بستر های فرهنگی تحت تاثیرات مذهبی، دگرگون میشوند. اینکه در جامعه ای کدام نوع تشیع یا کدام نگرش تسنن حاکم میشود میتواند تمام آداب و رسوم را تحت تاثیر قرار بدهد. اما ما نباید اینها را اموری ازلی و ابدی بدانیم.
اینکه زن شرقی با استناداتی به شرم و حیا و غیره، خود را از مقام و موقعیت انسانی پس میکشد و از حقوق انسانی خود صرف نظر میکند فقط ساخته و پرداخته مردانی ست که خواستار زنانی مطیع و فرمانبر هستند. و استدلال هم اینست: من خرج او را میدهم و او مال منست و اختیاری بر خویش ندارد و منم صاحب اختیار او.
بهمین دلیل زنان دنیا سعی کردند که در گام اول، نانخور مردی نباشند. استقلال اقتصادی زنان گام نخست و مهم استقلال یافتن آنان است.
زنی که نانخور پدرش و بعد شویش است نمیتواند داعیه استقلال و حق انتخاب داشته باشد؛ همچنانکه زنان مستقل را نمیتوان به بند اسارت کشید.
ترس زنان از شنیدن "جواب رد" بهایی ست که باید از پرداختن آن نهراسند، موضوع انتخاب یک موجود بیجان نیست که بتوان خریدش. انسانی ست که خواست دارد و بر خویشتن مختار است. وقتی سوالی میکنید، یعنی بر او حق پاسخی قائلید و این پاسخ همچنان که میتواند آری باشد، میتواند نه هم باشد. در اروپا و غرب سالیان درازی ست که زنان و مردان از هم خواستگاری میکنند و پاسخ های خوب و بد میشنوند.
آزادی بهایی دارد که بی پرداخت آن نمیتوان به آزادی و استقلال انسانی رسید.
کسی که میهراسد همان بهتر که بدین وادی پا نگذارد.
و فراموش نکنید که دوست داشتن یک کنشگری است و دوست داشته شدن یک کنش پذیری. فاعلید یا مفعول؟
همچنان که در تمام کنش ها نمیتوان به اهداف مورد نظر رسید، در همین مورد هم ممکن است پاسخ "نه" شنید، اما این به منصه ظهور رساندن خود و اینکه گفت: "من تو را دوست دارم و میخواهم با تو بزییم،.." ارزش این را دارد که طرف مقابل به هر علتی پاسخ منفی بدهد.
دارای "خواست" بودن بهتر ازین است که "خواسته" شوید.
جهان مدرن از انسان میطلبد که شان خویش را رعایت کند و برای هراس از تنهایی تن به هر خواری ندهد. شوی نداشتن بهتر از ارباب و آقا بالاسر داشتن است.
فقط شما زنانید که میتوانید میزان انسان بودنتان را ثابت کنید، چیزی در حد مبارزه با سیستم خدایگانی مکردان و بردگی زنان.
اندکی در همان حول و حوش "خدایگان و بنده" هگل...

کارگر صحافی دوشنبه 18 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 20:40

سلام بر بهرام
اولا این که مرد از زن خواستگاری کند باعث عزت و بزرگی زن است و نوعی احترام به مقام زن می باشدنه باعث کوچیک شدن زن.
ثانیا اینکه می گوییم زن احساس دارد به معنی نادان بودن زن نیست و اینکه می گوییم زن احساساتی تر از مرد است به این معنی نیست که مرد احساس ندارد چرا قاطی می کنید؟
ثالثا زن اگه به کسی دل بست همون میشه تمام زندگیش و اگه خواستگاری کند و جواب رد بشنود دیگه به کس دیگری نمی تواند دل ببندد و با کس دیگری زندگی کند و اگر هم زندگی کند به این معنی نیست که این شخص دوم را دوست دارد برخلاف مردا که یکی از این طرف وارد دلشون میشه همزمان دیگری از ططرف دیگر خارج میشه به زبان دیگر اگه این نشد دیگری

کارگر صحافی دوشنبه 18 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 21:39

سلام زیتون جان. چرا زیتون رو انتخاب کردی؟؟؟؟؟
اذن پدر دیدگاه عرفی است از این جهت که شخصیت خانواده اش زیر سوال نرود.
قابل خدشه بودن اون چیزی که فرمودید منافات با کل ندارد ممکن است استثناهایی از کل ما داشته باشیم ولی کلیت این است که زن ناز کند و مرد درخواست کند.
در مورد بحث روحی و روانی: اگه ما واقعا اعتقاد به قرآن داشته باشیم آیه 33 سوره نور : ولیستعفف الذین لا یجدون نکاحا حتی یغنیهم الله من فضله می فرماید اگه شرایط ازدواج فراهم نمیشه عفت پیشه کنید که خداوند از فضل خودش شما را بی نیاز می کند.
پس این که کسی به خواستگاری دختر نمی رود دلیلی بر این نمی باشد که دختر به خواستگاری مرد برود.
شاید سنت دیروز جوابگوی نیاز امروز نباشد ولی این راه حل شما مشکل را حل نمی کند که هیچ، بر مشکلات هم اضافه می کند اگه می خواهید آپ دیت کنید راه حل منطقی تری ارائه بدهید تا به کمک آپ دیت کنیم.
ولی شما اصلا خوشگل نیستید وگرنه. . .

اذن پدر را شرع لازم دانسته حالا بخاطر رعایت عرف یا غیره من نمیدانم ولی اصل اذن پدر به صورت های مختلفش شرعی است.

به نظرم آیه قرآن میگه شما تمام تلاشت رو بکن تا ازدواج کنی و اگر به هردری زدی نشد حالا نوبت به یستعفف میرسه. این چه کاریه که دختر و خانواده اش دست روی دست بگذارند تا یک روزی روزگاری گذر مردی به آنطرف بیافتد. فکرش را بکن یک پسر می خواهد ازدواج کند یک ایل نه بلکه چند ایل و تبار بسیج می شوند مورد خوبی برایش بیابند و با این همه تلاش بازهم اخرش مورد رضایت بخشی را پیدا نمی کنند دیگر وضع دختر که نشسته تا یکی در خانه را بزند معلوم است چیست!؟ دوستی دارم که تمام کسبه شهر خواستگارش بودند اما او برنامه اش این بود با یک طلبه ازدواج کند به اولین مورد طلبه ای که داشت جواب مثبت داد تا قائله ختم شود، حالا اگر ببینی اش زار زار به حالش گریه می کنی . به نظرت اگر او هم اجازه داشت مثل مردها خواستگاری برود بازهم دراین حد فاجعه به بار می امد؟

بهرام سه‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 00:24 http://pargar6.persianblog.ir/

جناب کارگر صحافی، متقابلا سلام.
اما شما به این جمله تان دقت کنید:«عدم تشخیص درست دختر به دلیل احساسی بودن» گزاره اصلی جمله تان "عدم تشخیص درست دختر" است و "احساسی" بودن را دلیل آن دانسته اید.
بر چه اساسی باور دارید که دختر نمیتواند درست تشخیص بدهد؟
یعنی هرکس احساس داشت نمیتواند درست تشخیص بدهد؟ خب خودتان هم که گفته اید مردان هم احساس دارند پس آنان هم نباید بتوانند درست تشخیص بدهند.

و بعد دومین ایراد شما که گفته اید:«زن اگه به کسی دل بست همون میشه تمام زندگیش و اگه خواستگاری کند و جواب رد بشنود دیگه به کس دیگری نمی تواند دل ببندد و با کس دیگری زندگی کند» یعنی اگر زن به کسی دل بست و از او خواستگاری نکرد و پاسخ "نه" نشنید، میتواند به دیگری دل ببندد و با آن دیگری زندگی کند؟ یعنی ایراد در آن پاسخ "نه" است؟
در ثانی چقدر میخواهید زن نشانتان بدهم که عاشق شدند و ازدواج کردند اما بعد از چندی، آنکه قرار بود بشود بقول شما "تمام زندگی اش" چیزی شد در حد قاتل جانش، بجای قاتق نانش.

اسکندری سه‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:39

بنده سالها است که از کلیشه ها حرف میزنم . هر از گاهی هم دوستان میپرسند مثلا چه کلیشه هایی؟ اکنون این بحث نمونه و مثالی کامل از کلیشه های ذهنی است. میانبرها و بسته های آماده فکر. سنت خانه کلیشه است. ماوای آن است. و شجاعت اندیشیدن تنها راه خروج از کلیشه ها. خواستگاری دختر از پسر نه طبیعتاً و نه باطناً نه در فیزیک و فیزیولوژی زن نه متافیزیک نه علمی نه فلسفی نه دینی و نه شرعی و ... ممنوع یا قبیح یا غیر عقلانی یا غیر شرعی و ... نیست.

و شجاعت اندیشیدن خرج دارد ظاهرا!!

کارگر صحافی سه‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 21:19

خدمت سرور بزرگوار آقای اسکندری
من با فرهنگ شدن چنین مقوله ای مخالفم مثل اینکه ما اصل رو برداریم بجاش فرع رو بذاریم.

زیتون سه‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 21:43

من فکر میکنم تمام صحبت های منطقی و عقلانی و قابل تامل را در باب خواستگاری دختر از پسر آقای بهرام و آقای اسکندری فرمودند و شاید مورد خاصی برای گفتن باقی نمونده باشه
فقط یه سری نکات پایانی رو از جانب یه دختر که به شدت از این سنت رنج میبره میگم که البته قبلا توسط دوستان گفته شده و شاید فقط یه تقریر دیگر باشد
در خواستگاری سنتی ، دختر به شدت منفعله و خواست و اراده اش متاخر از خواست و اراده پسر است و این تا حدودی با شخصیت داشتن یه انسان در تضاده
به نظرم دختر اینجا بیشتر شیئیت پیدا میکنه یه شی فاقد اراده
و از همه مسخره تر توی این خواستگاری ها چایی بردن دختره !!!!!
خدا رو شکر من که هیچ وقت زیر بار همچین خفتی نرفتم و آرزوی چایی بردن را بر دل از ما بهترون گذاشتم!!!!!!!!!!!!!!!
بعد از خوندن نظرات آقای بهرام و آقای اسکندری به این قطعیت رسیدم که اعتراض و دغدغه فکری ام نسبت به این مطلب درست و به جا بوده چرا که واقعا ظلم آشکار به زن و خواست اونه..
پس پیش به سوی سنت شکنی!!!!!!!!

چرا چایی بردن رو خفت می دونی؟ میشه بیشتر در موردش بنویسی؟

بابایی سه‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 21:49 http://www.rezababaei.blogfa.com/

سلام. اینکه تا امروز معمولا مردها خواستگاری می‌کردند و خانم می‌خواستند ادامۀ تحصیل بدند، فقط سنت اجتماعی یا توصیۀ فرهنگی نبوده است. طبیعت زن و مرد، این سنت را پدید آورده است. روزی که این طبیعت دگرگون شود یا موانع دگرگونی آن برداشته شود، عکس آن، سنت می‌شود. خواستگاری از طرف زن باشد یا مرد، معلول پیچیدگی‌های روابط زن و مرد در جامعه است. عقل و عرف و شرع، در این زمینه‌ها فصل الخطاب محسوب نمی‌شوند؛ اما طبیعت زن و ماهیت ثانوی او که به دست جامعه و محیط شکل گرفته است، تأثیر دارد. و ما فقط می‌توان توصیه کنیم و مثلا بگوییم زن هم خواستگاری کند، اما نمی‌توانیم طبیعت و ماهیت ثانوی زن و مرد را انکار کنیم.

دقیقا!!!
اتفاقا امروز به نسیم- از اعضا گروه سنت شکن زبتون- می گفتم: خودمونیم، آمدیم و سنت رو شستیم و درمقام نظر گذاشتیم کنار، الحق و الانصاف تو روت میشه بری خواستگاری یه مرد؟!! و این یعنی همان طبیعت ثانوی زنانه ی مولود فرهنگ و ساختارهای اجتماعی و بقول فمینیست ها «جنسیت» دربرابر «جنس»!! ولی خب ! اینطور که من در احوالات دهه هفتادی ها رصد می کنم، دیری است این طبیعت ثانویه درچرخه تغییر قرار گرفته است، گویی جهان جدیدِ انسان جدید تاثیرش را براین مقوله گذاشته .

رهذر سه‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 22:04 http://nesyanhasty.blogfa.com

سلام بر شما من یه سوال دارم کارگر محترمه صحافی یا شما آقا بهرام یا شما زیتون جان؛ صبر پیشه کردن و تقوا ورزیدن در صورتی که ازدواج نکردی یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مگر میشود انسان گرسنه باشد بگوییم فعلا آب بخور غذا نیست!!!!!!!
اصلا اصلیترین ویژگی و شاخصه ازدواج چیه؟؟؟؟؟؟؟ که این امر خطیر رسالتش به دوش مرد افتاده!!! به نظر من اگر ازدواج جنسیتی کنیم، مرد وزن معنا پیدا میکنه. اما اگر ازدواج تحت شعاع تعالی یافتن روح انسان و بشر باشد، مگر فرق دارد آغازگر راه مرد باشد یا زن مهم انسان است انسان

از بچه های خوابگاه سه‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 22:40

دخترای روستا به دلیل اینکه پسرهای روستا مهاجرت می کنند و ازشهرهای مقصد زن می گیرند، تاآخر عمر تو خونه پدرشان می مونند یا در سن بالا ازدواج می کنند. در روستای چهارصدو پنجاه نفری ما هشتاد دخترمجرد بالای سی سال وجود دارد. اگه اینهاهم اجازه خواستگاری رفتن یا حتی اجازه مطرح کردن نیازشونو داشتن این وضعیت به نظرم پیش نمی اومد.

زیتون چهارشنبه 20 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 11:52

سلام مجدد
البته چایی بردن یه قضیه کاملا فرعی است و به نظرم وقتی کسی با اصل خواستگاری سنتی کنار نیاد قطعا فروعات و جوانبش رو هم نمیتونه بپذیره
یه دلیل دیگه ای هم که دارم اینه که وقتی دختر برای خواستگار (شما بخوانید خریدار) چایی میبره و یا پذیرایی میکنه در حقیقت فرصت مناسبی برای پسر و مادر و خواهر محترمه ایشان ایجاد میشود تا به خوبی دختر رو با چشمان همیشه تیزشان انداز و ورنداز کنن و واقعا احساس ناخوشایندی به دختر دست میده
همان احساس کالا بودن و شی بودن
و شخصیت و شان دختر است که تا حدی مغفول و مهجور می ماند در خواستگاری های سنتی با ملحقات مسخره اش
دختر باید چند تا دور مقابل خانواده آقا پسر بزند تا کاملا صحت جسمانی و زیبایی ظاهری اش برای این خریداران مزاحم مسجل شود
گاهی وقتا به یاد خریدن برده و کنیز می افتم با شنیدن و دیدن رفتار زشت و زننده بعضی خانواده ها
و به نظرم تنها و تنها این دختران هستند که نباید اجازه بدهند که رفتار دون شان انسانیت باهشون بشه و به جد باید با این مسائل برخورد و مقابله کرد...
من شخصیتم رو فراتر از این میدونم که بخوام اجاز بدم که با من به عنوان یه کالا و شی رفتار بشه و هیچ فرقی بین خودم به عنوان یه زن با یه مرد نمیبینم...
و مطمئنا اگر با یه محمد امین روبرو بشم کاری خدیجه وار میکنم چون برای خودم حق انتخاب قائلم
شاید بعضی جاها تند رفتم شما به بزرگی خودتون عفو کنید

کاش حالا که زیتون نظرش را گفت یک والتینی هم پیدا می شد و می گفت چه حالی دارد وقتی درمجلس خواستگاری همه ایل وتبار دختر به تو خیره می شوند و تو را ورانداز می کنند و از مایملک تو پرس و جو می کنند و ..!!!
انصاف می گوید اگر دختر بناست با ارزیابی طرف مقابل برده شود پسر هم با سین جیم های پدر و مادر دختر وضعش فراتر از یک غلام فی المحفل حلقه بدوش نباشد.

زیتون چهارشنبه 20 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 12:10

خطاب به رهگذر
در باب خویشتنداری و عفت در صورت عدم ازدواج که دین ما به آن امر کرده
به نظر من این خویشتنداری رو ما باید در آخرین مرحله بگذاریم ینی هم دختر و هم پسر باید نهایت تلاش و توکل شون رو داشته باشن برای بدست آوردن یه مورد مناسب
و به هیچ عنوان موافق این نیستم که به جای دادن راه حل صورت مسئله رو پاک کنیم
خویشتن داری دقیقا همان پاک کردن صورت مسئله است پس ینی مشکل کماکان باقیست...
شاید اگر به نوعی بعضی سنتها و آداب تکلف آمیز ازدواج از جامعه ایرانی برداشته بشه دراین صورت روند ازدواج هم سرعت میگیره و نیازی به تبلیغ خویشتن داری نباشه دیگه
(به نظرم باید برای رسیدن به ازدواجی که هدفش تعالی روحی و معنوی زن و مرد است تلاش کرد)
همیشه فکر میکنم که افراد تنبل و راحت طلبن که بحث خویشتن داری و تقوا رو مطرح میکنن چون جرئت مقابله با کلیشه ها و حل مسائل رو ندارن به آسون ترین راه متوسل میشن در حالیکه این راه ممکنه هزینه های سنگینی رو برای مرد یا زن داشته باشه اعم از روحی و روانی و خانوادگی و اجتماعی
خیلی به هم بافتم ؟؟!!!
خب جواب سوال رهگذر سخت بود دیگه
اصلا نفهمیدم آخرش جواب من به سوالش ربط داشت یا نه ؟؟!!!

شاید...شاید ... شاید اهمال ما در تلقی درست از مفاهیم دینی مثل تقوا و عفت و ... درطول تاریخ اسلام مستمسک اهمال کاری های بعدی ما شده باشد ویکی اش همینجا باشد!!!

زیتون چهارشنبه 20 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 13:00

حالا من یه سوال دارم از محضر قائلین به نظریه خویشتن داری از جمله کارگر محترمه صحافی :
اصلا ما به طور کامل قبول میکنیم این تئوری خویشتن داری رو
ولی قطعا این راه حل صرفا برای پاکدامنی از آلودگی های جنسی مطرح شده
اما اگر مسائل جنسی رو فعلا نادیده بگیریم و بگوییم که تنها و تنها راه حلش تقواست اکنون با نیاز روحی و روانی این دو جنس باید چطور برخورد کرد؟
نیاز شدید زن به داشتن تکیه گاه و نیاز مرد به محبت زنانه و رسیدن هر دو به آرامش در سایه ازدواج آیا باز هم با خویشتن داری و تقوا قابل حل است ؟
واقعا چطوری میشه آرامش و نیاز به تکیه گاه رو با خویشتن داری تامین کرد؟
خویشتن داری یه راه حل موقته پس قطعا نمیشه همیشه و همه جا و برای همه این نسخه رو پیچید....

بهرام چهارشنبه 20 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 13:17 http://pargar6.persianblog.ir/

رهذر گرامی،
خودمان را با این شعارها گول نزنیم «ازدواج تحت شعاع تعالی یافتن روح انسان» دیگه چه صیغه ای هستش؟ پیامبر خدا هم از ازدواج هایش تعالی یافتن روح انسانی را جستجو نمیکرده است که من و شما بخواهیم ازین نمد کلاهی برای خودمان بدوزیم؟
ازدواج بدون رودربایستی، امریست در میان دو جنس. و اگر بنا به تعالی و بحث و گفتگو و امثالهم بود من خودم میرفتم به سراغ آلبرت انیشتین و مارکس و نیچه و فوکو و امثالهم؛ و نه به سراغ دختر همسایه.
همه مطلب همانست که خودتان آورده اید:«صبر پیشه کردن و تقوا ورزیدن در صورتی که ازدواج نکردی یعنی چی؟ مگر میشود انسان گرسنه باشد بگوییم فعلا آب بخور غذا نیست!»
ازدواج، شکل متمدنانه رفع نیاز جنسی انسان است.
این نیاز همیشه و حتی قبل از مدنیت و فرهنگ انسانی هم رفع میشده است، اما بصورتی طبیعی. برای تشکیل جوامع و بعد از تشکیل جوامع، برای رفع این نیاز، مقرراتی وضع شد، ک ازدواج یکی از آنهاست و همچنان که قبلا هم نوشته ام: در عمر پنج میلیون ساله زندگی انسان، ازدواج امر بسیار تازه ای ست و عمر آن به ده هزار سال هم نمی رسد.

آیا تعالی صرفا از راه گفتگو و بحث حاصل شدنی است که با سراغ نیچه و فوکو رفتن حل شود؟
ازدواج مکانیزم قانونمند کردن رفع نیازی طبیعی است. مکانیزمی که از هرج و مرج جنسی و ملازمات و پیامدهای آن جلوگیری می کند و اینگونه است که بستر تعالی روح را فراهم می سازد چون انسان را درگیر با یک نیاز صرفا اولیه باقی نمی گذارد و توجه او را به قدم های بعدی معطوف می سازد.
کسب آرامش، وفا و تعهد، دلسوزی، مراقبت گری، ایثار و خیلی امور دیگر که درسایه تعهد ازدواج، هم از خود بروز می دهیم هم دریافت می نماییم از نظر من غنای روح ما را می رساند،دارائی هایی که مادران و پدران ما داشته و دارند و ما در چرخه تاملات مدرنمان آن ها را تاحدی از دست دادیم بی آنکه ارزشی مازاد یا درهمان حد جایگزین آنها نماییم. وقتی در متن فرهنگ دینی و شرقی سخن از تعالی بخشی ازدواج می شود به نظرم انصاف حکم می کند با نگاه به ازدواج با بن مایه های دینی و شرقی دراین باب قضاوت نماییم؛ درسنت ما این حقیقت را نمی توان نادیده گرفت که ازدواج در اکثر موارد و درحد زیادی خاصیت کمال بخشی داشته است.

زینب چهارشنبه 20 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 18:57

سلام. من موافق خواستگاری زن از مرد هستم. حالا تعداد دفعات خواستگاری بستگی به شخصش داره : چرا ما همش زنا رو محدود می کنیم به بهانه‌ حیا و... خواستگاری مرد از زن مقوله فرهنگی هستش نه دینی..
چه ایرادی داره زن از مرد خواستگاری کنه؟ بیاید سنت ها رو اپدیت کنیم

سلام

کارگر صحافی چهارشنبه 20 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 22:23

سلام
فعلا بذارید کتابا رو جلد بگیرم بعد خدمت میرسم.
پس بگو چرا تا حالا زیتون جان مجرد مونده با این سن و سالش؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام
ممنون از حضورت در بحث.

زیتون چهارشنبه 20 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 23:36

کارگر محترمه صحافی پهلوون کوچه های خلوت شدی !!!!!!!
حیف که فعلا دستم بهت نمیرسه و گرنه بهت نشون میدادم که کی سنی ازش گذشته ....
خوبه من توی خوابگاه جای بچه تون حساب میشم مامان جووووووون

جوجه ویراستار پنج‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 21:12

سلام خدمت دوستان. آقا ما دیر اومدیم ولی صد در صد موافقیم. چرا که نه؟ خدا هم فکر کنم بیشتر راضی باشه.

سلام جوجه جان!!
همینکه آمار رای های مثبت رو بالا بردی کلی زیتون بانو و تیمشون رو خوشحال کردی.

محمد رضا فرهنگ جمعه 22 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 12:37

سلام دوستان بحث هاتون خیلی خوب و جذابه و کنجکاو شدم بیام و از نطر دوستان استفاده کنم انشاله که بتونیم با قوه عقل به بررسی مسائل بپردازیم

سلام

این قوه عقل خیلی خوبه . سعی کنید درگیر احساسات و خوشایندها و بدآیندهای شما نشه!!!!

علی جمعه 22 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 14:41

سلام
من با استثناها موافقم اونم به طورغیر مستقیم و از طریق واسطه باشد و طرف نفهمد . ولی با کلیت این موضوع و فرهنگ شدنش به شدت مخالفم بابا جمع کنید این قرتی بازیها رو.
در شان و شخصیت یک خانم نیست کسی را طلب کند خانم همیشه مطلوب است و این یک زیبایی برای خانم محسوب می شود نه نقص نه به عنوان یک موضع منفی

سلام
شان زن را کی تعیین می کند؟ آقایان؟ خانم ها؟ هردو؟
آقایان که تا بحال نظر خلاف شما رو داشتند
خانم ها هم که معلومه نیازی به این شان ندارند
بنظرتون چطور به نتیجه برسیم؟

رضا جمعه 22 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 14:53

وقتی خدا که خالق آدمه از مخلوق خودش بهتر از همه خبر داره وقتی میگه پسر بره خواستگاری یعنی از شخصیت هردو آگاه است یعنی مرد بخواهد و زن خواسته شود.
بجای این پیشنهادهای مضحک بیاید راهکار بدید و آمار ازدواج رو بالا ببرید از طریق کم کردن توقعات و فراهم کردن شرایط آسانتر و چایی بردن برای خواستگار و......

تقسیم وظایف:
ما به این بحثهای مضحک می پردازیم راهکار برعهده شما!!!

راستی !!!
خدا کجا گفته ؟؟؟؟

کارون جمعه 22 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 15:08

با در نظر گرفتن طبیعت و سرشت زن و مرد این بحث از اساس باطل است.علایق زن با توجه به احساسی بودن زودگذر است. ممکن است امروز از یک ویژگی اخلاقی خوب طرف خوششان بیاید اما از دو ویژگی منفی اون متنفر باشند اما مرد ممکن است با در نظر گرفتن ویژگی منفی و مثبت خواستگاری کند.
حالا پاسخ خواستگاری خودش دو صورت است یا مثبت و یا منفی اگر جواب مثبت باشه که کاری نداریم و از بحث خارج است اما اگر جواب منفی باشد زن توان رد شنیدن ندارد.
این حق نیست که بخوایم برای زن ایجادش کنیم بلکه تکلیف است برای مرد(یعنی تکلیف و وظیفه مرد است که برود خواستگاری و خانواده تشکیل دهد).
پس بهتر است صرف نظر شود از اینکه فرهنگ کنیم زن خواستگاری کند از مردا

«ممکن است امروز از یک ویژگی اخلاقی خوب طرف خوششان بیاید اما از دو ویژگی منفی اون متنفر باشند اما مرد ممکن است با در نظر گرفتن ویژگی منفی و مثبت خواستگاری کند.»
منظورتون از در نظر گرفتن ویزگی مثبت و منفی طرف که آقایان در نظر می گیرند همان قد و وزن خانم است؟؟ درست می فرمایید آقایان عموما خیلی عمیق می اندیشند!!!
یک سوال: به نظرتان بخش عمده خواستگاری های سنتی توسط خانواده صورت می گیرد یا پسر؟؟ من که فکر می کنم بخش عمده شان با تکیه برعقل و شعور خانواده پسر و ضمنا خواست پسر که این خواست هم عمده مربوط به قد و قواره خانم می شود که خیلی نیاز به خرج عقل و منطق ندارد .

کارگر صحافی جمعه 22 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 15:55

با سلام
وقتی من دارای منزل هستم چه بزرگ و چه کوچیک، وقتی من خانواده دارم چه خانواده سرشناس چه معمولی،وقتی من دختر هستم که می توانم انتخاب کنم چه خواستگاری بروم چه خواستگاری بیایند قشنگ تر نیست با افتخار تمام بنشینم خواستگار با فک و فامیلش گردن کج کنند بیایند تو همین منزلی که من نشستم و من با افتخار تمام اینکه خانمی هستم لایق ، خانه دار، با مهارت و مهمانپذیر از مهمانهایم پذیرایی کنم چون قبول دارم مهمان حبیب خداست حالا کجای این اشتباه است که من پذیرایی کنم با چای یا غیر چای وقتی قبول دارم مهمان حبیب خداست. من فکر می کنم هر چقدر دلم بخواد از یک هفته تا دو ماه ، هر چقد عرف اجازه بده حالا یا طرف رو می پسندم یا نمی پسندم این به هیچ جای من برنمی خورد تازه افتخار هم می کنم که طرف با ایل و تبارش خواستگاری کرد و من جواب رد دادم.
حالا این شکل خواستگاری سنتی بود
مدرن: من خودم تنها یا با دوستم یا یکی از اعضای خانوادم در صورتی که خیلی با شعور باشم برم یا کافی شاپ یا پارک یا هرجای دیگه که شما در خواستگاری مدرن تصور میکنید حالا من جواب بدم چه مثبت چه منفی باید خودم مستقیما جواب بدم حالا اگه آدم با شعوری باشه که میره پی زندگیش اگه هم بی شعور باشه که اکثرا هستند باید تا آخر عمرم تاوان این بیرون رفتن و یا دوستی با این رو پس بدم.
حالا زیتون جان چایی دادن بهتره یا بیرون رفتن و کاپوچینو خوردن؟؟؟؟؟؟
دکتر جان اذن پدر فقط برای دختر باکره در عقد و ازدواج هستش حالا اگر دختری ازدواج کرد و اذن پدر نداشت این عقد غیر نافذ است اگر پدر اجازه داد که ازدواج صحیح است حالا اگر اجازه نداد وصلت باید قطع شود وصلت رو باطل اعلام نمی کنند بخاطر روابط نزدیکی که زن و مرد داشته اند از نوع حلال باشد و احیانا اگر بچه ای بود حلالزاده محسوب شود ازدواج رو تا صادر شدن اجازه پدر صحیح می دانند بعد از اینکه رد پدر اعلام شد باید از هم جدا شوند
اذن پدر برای این است که مهر تاییدی باشد بر ویژگی های اخلاقی و دینی پسر و همچنین بر میزان مهریه و هم کفو بودن با دخترش. حالا اگر این اذن نباشد این شبهات در این ازدواج مذکور وجود دارد
اذن: به موافقتی که قبل از انجام کار صادر شده باشد اذن می گویند
اجازه: به موافقتی که بعد از انجام کار صادر شده باشد می گویند.

افرین.... پس اذن پدر در شرع وارد شده و یک امرمربوط به عرف نیست. من همینو میخواستم ازشما بشنوم!!!

در معیارهای افتخار !! جدا تامل کنید گارگرگرامی.

زیتون جمعه 22 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 16:11

سلام
نمیدونم چرا احساس میکنم علی و رضا و کارون و محمدرضا فرهنگ همشون یه نفرن !!!!!!!!!
بعضیای محترمه لطفا الکی سعی نکنین که آمار رو به شکل دروغین ببرین بالا
منطقی و مستدل صحبت کن عزیزم نیازی به یار کشی نیست!!!!!!!!
ضمنا شما جواب سوالی رو هم که مطرح کردم ندادی
من همچنان منتظر جوابم هستم

زیتون جمعه 22 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 16:37

دیالکتیک ایمان ینی چی ؟
میشه یه مقدار برام توضیح بدین ...
من میتونم این دیالکتیک رو در اندیشه امام هم در بیارم یا نه ؟
مثلا کرکگارد دیالکتیک ایمان رو : دین مسیح و فضای فکری دنیای جدید مطرح میکنه
مثلا من میتونم دیالکتیک ایمان از نگاه امام رو دین و اجتماع قرار بدم؟
ممنون میشم توضیح بدین
البته اگر براتون مقدوره و خیلی طولانی نیست

دیالکتیک که میشه همون جدال طرفین و برآمدن یک سنتز ازدرون این جدال.
حالا !
من نمیدونم نظر امام صدر درباب ربط دین و اجتماع چیست تا پاسخ بدم.
وقتی برگشتی خوابگاه بیشتر میتونیم بحث کنیم.

کارگر صحافی جمعه 22 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 19:37

بازم طبیعت مرد اینه که از زنی که سهل الوصول باشه خوششون نمیاد و معمولا میرن دنبال زنای مغرور و اونایی که بهشون محل نمیذارن حالا شما برید خواستگاری مردا . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
من با فرهنگ شدنش مخالفم هرچند خودم اگه کسی رو دوس داشته باشم مستقیم بهش میگم

غصه نخور کارگر گرامی
اینها فقط بحثه بنا نیست درعمل پیاده بشه.

زیتون شنبه 23 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 00:06

پناه بر خدا از دست این کارگر صحافی
همچین از طبیعت مردها صحبت میکنه که اینگار خودش مرد تشریف داره !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
کارگر جان طبیعت و خواست آدمها چه زن چه مرد به مرور زمان تغییر میکنه و تا حدی تابع اجتماعه
چقدر دختر سراغ دارم دور و برم که بخاطر غرور زیادی که داشتن و همین تفکری که شما ازش دم میزنی بهش اعتقاد داشتن ولی این رفتار فقط باعث طرد اون فرد ایده آلشون شده
قبول کن دوست خوبم که باورها و سنت ها هم نیاز به بروز رسانی دارن.......
ضمنا خانوم دکتر چرا میگین قرار نیست در عمل پیاده شه ؟
من که بین مقام نظر و عملم نمیتونم تفکیک قائل شم

خب اگه عملی اش کنیم که کارگر صحافی از شدت حرص از دست میره !!

بهرام شنبه 23 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 05:00 http://pargar6.persianblog.ir/

خطای کارگر صحافی گرامی اینست که زیادی به حرهای در افواه اهمیت می دهند.
اینکه میگویند مردان زنان سهل الوصول را دوست نمی دارند یعنی اینکه مردان همگی یک سلیقه دارند. در حالیکه اینگونه نیست.
زن میتواند ابله باشد و سختگیر، یا ابنکه خردمند باشد و سهل الوصول. اینها ربطی مستقیم به هم ندارند. در مردان هم داریم احمق های خیلی خشک و بهمچنین خردمندان هیز. شما نمیتوانید سهل الوصولی را یک صفتی فرض کنید که مردان را جذب کند. زن با هوش دانا میتواند هم این باشد و هم آن. من خودم بعنوان یک مرد در میان چیزهایی که از زنان دوست میدارم سهل الوصول بودن یا سخت الوصول بودن رلی بازی نمیکند.
باید ببینید که در مورد کدام زن و یا مردی حرف میزنید تا بتوانید مورد نظرشان را دریابید. در زنان فراوانند که بدنبال مردان پولدار میگردند. اما زنانی هم هستند که دانایی مرد را مهم میدانند. برخی ها نیز قیافه و هیکل مرد را اهمیت میدهند.
معیارهای آدمیان متفاوت از هم است.

کارگر صحافی شنبه 23 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 21:04

زیتون جان من نمی گم سنت همیشه سنت بماند میگم این مسئله به ضرر خودمون تموم میشه.
زیتون جان اگه مرد نیستم ولی با مردا زندگی . . . . . . . افتاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟////
دکترجان من فقط لحنم تنده وگرنه برام مهم نیست فقط دارم نظر خودمو میگم
آقا بهرام حرف شما هم قبول ولی اکثریت مردا این جورین. حتی پسرایی که دوست دختر دارن وقت ازدواج اکثریت با دوست دخترشون ازدواج نمی کنن و به دنبال دختری می گردند که به این راحتیا پا نمیده

نظر شما برای ما ارزشمند است مطمئنا!

محمد رضا فرهنگ یکشنبه 24 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 23:33

دوستان من به عناون عضو کوچکی از جامعه این معضل را قبول دارم!!!!!! درست که ما فقط داریم در حد بحث حرف می زنیم ولی جدا این معضل فقط دامن گیر خانم هاست و بیشترین آسیب ها رو در جامعه به دختران(خانم های در سن ازدواج) وارد می کنه که باید تحت هر شرایطی با این معضل کنار بیان و کسی هم به این فکر نیست که به حل و فصل و ایجاد و معرفی راه کارهای این معضل بپردازد!!!!!! اللهم عجل لولیک الفرج!!!! فقط با فرجش مشکل حل شود!!!!!

همین که شما این مشکل را دیدید خودش درحد خودش حل مشکل است به نظرم .
همیشه تامل در رویه ها مفیداست !!

رهگذر جمعه 29 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 10:28 http://nesyanhasty.blogfa.com

خب الحمدالله انگار این بحث ختم به خیر شد ومدعیان مدرنیته و سنت گرا همه از مقام نظر به مقام عمل رفتند حتما کارگر صحافی داره چایی میریزه!زیتون بانو با هیئتش هم یه وانت پر از دست گل دارند از این خونه به اون کافی شاب میرند

بصیر جمعه 29 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 17:45

به هر حال اگر با ازدواج دین کامل می شود، خوب است که زنان هم به فکر کامل شدن دین خود باشند.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
متاسفانه در فرهنگ ما همیشه روی سخن با مردان بوده است و این مردان بوده اند که همیشه تصمیم گیرنده بوده اند. همیشه تاکید شده است که با ازدواج دین شما کامل می شود اما همیشه منظور دین مردان بوده است. حالا خوب است که زنان هم دست به کار شوند و خودشان دین خود را کامل کنند. البته اگر بتوانند از هفت خوان سنت و فرهنگ هزار ساله عبور کنند.
اما اینکه سوال کرده اید که انحصار خواستگاری در دست آقایان، بیشتر یک سنت است یا فرهنگی دینی؟ من فکر می کنم سنتی است که مردان دین مدار آن را شکل داده اند.

خب البته می دانید که بحث ما بررسی سنت خواستگاری بود نه کامل شدن دین !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد