... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

... آخر دل شدم

جانی دارم چو زلف لیلی همه تاب

در حاشیه تحصیل

دو روز است اینترنت خوابگاه به قول بر بچه ها فری شده است و استفاده از آن نیاز به اکانت ندارد. آقا بیا ببین چه می کنند این بربچه های فرهیخته دراین دو روز!!!! نهضت دانلودینگ راه انداخته اند چه جوووووور!! 

به یکی از این بلعیده شدگان لپ تاپ برخوردار از نت رایگان همه جور نامحدود گفتم: صد و ده آسمان الانه که سر برسه هااااا... بچه جوووون به کجا چنین شتابان، والا خیلی از همسایه هات در اتچ یک فایل پایان نامه و دریافت نظر استاد راهنماشون مانده اند، سریع جواب داد همه اش انقلابین بخدا....

خمار پاسخش بودم که هورای بغل دستی اوج گرفت.... به قسمت صدمش رسیدم فلانی.....



نظرات 8 + ارسال نظر
کیفیات دوشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 10:03

این ضعیفه های محترم که گفتید احتمالاً همشون دانشجوی دکتری هستند دیگه ؟ سطح کلاس و اندیشه بالاست! تازه گمون میکنم الهیات و فلسفه و حقوق و مبانی قرانی و فلسفه اخلاق و الهیات اسلامی و اینا رو میخونند. معلومه دروس مربوطه تا عمق وجودشون فرو فرموده است

اولن توصیه می کنم من بعد به جای واژه منحوس( یا منهوس یا منحوث یا منهوث یا منحوص یا منهوص ) ضعیفه از لغت فاخر خانم یا بانو یا سرکار و ازاین چیزمیزا استفاده کنید که خاطر عاطر فمینیستات جمع مکدر نشود.
ثانین: نه بابا.... آی تی و فیزیک و تربیت بدنی و ریاضی و هنر و غیره هم داریم.
ثالثن: تازه این یک بخشش بود که نوشتم ، سایر کیفیات این جماعت دیدنی است، یعنی من از محضر آن دسته از فضای سبز مملکت که در مسیر های میانبر دانشکده ها قرار گرفته اند عذر خواهی می کنم که هماره اینگونه پایمال کفش های مبارک جماعت دانشششششجو می شوند، هر وقت از کنارشون رد میشم سرمو پایین می ندازم آه و ناله و احیانا چشم غره هاشونو نبینم.
باقی فضایل جماعتمان را جهت حفظ بنیان های اندیشه اخلاقی فیلسوفان ارجمند یونان باستان فاکتور می گیرم.

زیتون دوشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 23:34

سلام دکی جون
از این دانشگاه هر چی کش بریم و بگیریم بازم طلبکاریم ازشون

باز خدا خیره بعضیا رو بده که یه ده روزی اومدن بدون پول مهمون ما شدن تا دلمون مقداری خنک بشه

حالا واسه این طفلی ها هم ظاهر امر دانلود بوده باطنش رو که ببینی خشم فروخفته و کلی حرص بوده که خواستن به این وسیله تخلیه کنن

اهان !!
منظورت اینه وقتی دانشگاه پول چهارماه خوابگاه رو می گیره و بعدش به بهانه انتخابات و جام جهانی سه ماه خوابگاه میده و میگه بعدا پولتونو پرداخت می کنیم و نمی کنه مامجازیم ازش کش بریم؟
اینم حرفیه ...
انصافا بچه های پایان نامه ای که باید تا آخر تابستان دفاع کنند و پروزه عملی دارند این بی خوابگاهی خیلی براشون سخته ، درکشون می کنم.

سر ویراستار سه‌شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 00:30

خدا منو خیر بده که بازم میخوام مهمون بشم و پول ندم. خدا حفظم کنه که حداقل تونستم حقمو بگیرم. عزیزم خودم .

اینم از بچه مثبت جمع!! آبرومونو پاک بر باد داد.

زیتون جان بیا جمعش کن... همینو کم داشتیم سرویراستار با سه قفسه کتاب و هشتاد ریشتر جیغ مهمانمون بشه.
ببین سرویراستار عزیز !
ما این مدت بس که شام و ناهارامون سوخت و جزغاله شد سوء تغذیه گرفتیم به یک شرط مهمان پذیر میشیم که ....... حالا خود دانی.

sophia سه‌شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 11:13 http://reflexion.mihanblog.com

در جواب لیلای گرامی و کیفیات عرض کنم،واژه ضعیفه هیچ ایراد ساختاری نداره،در ملتی که زنهایش بشوند ضعیفه مردهایش هم میشوند ضعیف.

خب ضعیف که هستند ولی ضعیف خطاب نمیشن.

سر ویراستار سه‌شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 22:55

صفا اینکه موضوع جدیدی نیست. همیشه غذاها رو میسوزونی.

ابوطالب مظفری شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 11:57

استفاده کردم از نثر ریز بین و با کیفیت.

سپاس استاد گرامی

مست یکشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 18:10

با عرض سلام و تشکر از نویسنده محترم
عزیز دل، درد دل زیاد است و قلم ناتوان از گفتن! (با این وجود سعی میکنم یکیشو بگم)
چند روز پیش در خوابگاه ما اتفاق عجیبی افتاد که دانستنش شاید برای شما هم سرشار از علایم تعجب و سایر مخلفات باشد.
دانشجویی با هزار امید رفته وعده غذایش را از رستوران خوابگاه (اتاقکی به ابعاد 1.5 در 2 متر مربع) تحویل گرفته. غذا را درون قابلمه ای که مادرش با هزار سفارش به او داده (که مراقب باش گمش نکنی هااا) ریخته و روی میز اتاق گذاشته است و از آنجا که در فصل امتحانات آخر ترم به سر میبریم با خود اندیشیده است که بعد از خواب غذایم را میل خواهم کرد!!!!. بعد از بیداری هرچه میگردد نه اثری از قابلمه هست نه غذا!!! خلاصه بعد از دو روز پرسون پرسون خونه ام کلثوم، با خبر میشود یکی از هم اتاقی ها ظرف و غذا را به اتاق دیگری برده و میل نموده است .
این در حالی است که خانم هم اتاقی پیش تر اعلام کرده بود من ظرف را شسته و به اتاق بازگردانده ام. این هم اتاقی متعهد در پی مطلع شدن از کشف قابلمه در اتاق دوست خود، اظهار می کند: به هر حال من ظرف را شسته و روی میز گذاشته ام!!!! ببین چه کسی ظرف را به اتاق دوست من برده است؟!!!!
نکته اینجاست که بین ساکنین اتاق محل کشف قابلمه و ساکنین اتاق این دانشجوی مال باخته جز همان هم اتاقی و دوستش، هیچ ارتباطی وجود ندارد....
به نظر میرسد در پدیده ای نادر، شاهد طی طریق یا همان طی الارض یک قابلمه بوده ایم. پس بیایید همه با هم دست دعا برداریم و از این معجزه، حاجاتمان را طلب نماییم، باشد که مقبول واقع گردد......

الهی امین مست پارسا، راستی پسوند اسمتو ننوشتی

بهرام یکشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 21:42 http://pargar6.persianblog.ir/

اینها عادیترین امکانات برای دانشجویان در جهان امروز است، وقتی معتادمان کرده اند به اینترنت قطره چکانی، اشکال از آنان است و نه از ویار ما به استفاده زیاد کردن از امکانات...

قطره چکانی را قبول ندارم چون معادل میانگین حجم مورد نیاز یک خانواده در ماه به هر دانشجو تعلق میکگیرد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد